واژه «shrewd» به چه معنیه؟
shrewd زیرک، زرنگ، حیله گر، با هوش، ناقلا، موذی a shrewd east wind باد شرقی موذی It is just a shrewd understanding of what matters in their lives این فقط یک درک زیرکانه از آنچه در زندگی آنها اهمیت دارد است He was a shrewd judge او یک قاضی زیرک بود He had […]
واژه «تحقیرآمیز »
disdainful اهانت آمیز- توهین آمیز work for my brother?’ she said, with a disdainful snort برای برادرم کار کنم؟ او با لحن تحقیرآمیزی گفت with a last disdainful look, she turned towards the door با آخرین نگاه تحقیرآمیزش به سمت در چرخید he cast a disdainful glance in their direction نگاهی تحقیرآمیز به سمت آنها […]
عبارت «چه برسد به اینکه…»
much less چه برسه به اینکه … نکته؛ این عبارت بعد از جملات منفی استفاده می شود. I never even spoke to the man, much less insulted him من هیچوقت با اون صحبت نکردم، چه برسه به اینکه بهش توهین کرده باشم. John couldn’t even pick up the box, much less carry it […]
نکته مهمی درباره واژه «Rare»
برای چیزهایی که تعداد کمی از آنها وجود دارد از کلمهی rare استفاده میشود: Rare coins are usually worth a lot of money برای رویدادهایی که خیلی کم رخ میدهند هم از کلمهی rare استفاده میشود: I was lucky enough to witness one of her rare public appearances برای توصیف چیزهایی که معمولاً رایج هستند […]
مترادف های برای «خوشمزه»
tasty savory yummy tasteful flavorful exquisite palatable succulent delectable appetizing toothsome flavorsome drool-worthy scrumptious finger-licking mouth-watering
برخی مترادف های ضروری برای آیلتس
Abandon = Desert, leave Confuse = Complicate, muddle Ability = Skill, gift Cruel = Mean, heartless Able = Capable, gifted Connect = Join, link, attach Abbreviate = Shorten, Continue = Persist, persevere Abundant = Ample, copious Cry = Sob, weep Accurate = Correct, flawless Cover = Conceal, hide Achieve = Accomplish, obtain Cranky = Cross, […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۸)
Dance. Smile. Trust. Hope. Love. Wish. Believe. Most of all, enjoy every moment of the journey, and appreciate where you are at this moment instead of always focusing on how far you have to go برقصید.لبخند بزنید.اعتماد کنید. امید داشته باشید. عشق بورزید. آرزو کنید. باور داشته باشید. بیشتر از همه، از لحظه به لحظه […]
کلمات متضاد پرکاربرد در زبان انگلیسی (۸)
کلمات متضاد پرکاربرد در زبان انگلیسی: Ability ≠ Inability ناتوانی ≠ توانایی Happy ≠ Unhappy شاد ≠ ناشاد Import ≠ Export واردات ≠ صادرات Interior ≠ Exterior داخلی ≠ بیرونی Maximum ≠ Minimum حداکثر ≠ حداقل Include ≠ Exclude شامل ≠ نا شامل Junior ≠ Senior تازه کار ≠ زبده Above ≠ Below بالا ≠ […]
چند فعل کاربردی/ لکنت زبان/ مِن مِن کردن
افعال مربوط به صحبت کردن: whisper————–پچ پچ کردن murmur————-زمزمه کردن mumble————من من کردن mutter————زیر لب سخن گفتن shout———–فریاد زدن scream———–جیغ کشیدن stammer———-لکنت داشتن افعال مربوط به دهان: breathe———–نفس کشیدن yawn ———–خمیازه کشیدن cough———-سرفه کردن sneeze ———-عطسه کردن sigh———-آه کشیدن hiccup———–سکسکه کردن snore——–خروپف کردن
واژه «versatile»
versatile=able to do many different things or to adjust to new conditions چندکاره چندمنظوره، چندکاربردی، همه فن حریف، زیرک، متحرک، روان، همه کاره، تطبیق پذیر He was a versatile guitarist, and recorded with many leading rock bands او یک گیتاریست همه فن حریف بود و با بسیاری از گروه های موسیقی پیشرو راک ضبط کرد […]
Wednesday, 18 December , 2024