ادیان مختلف در زبان انگلیسی
Muslim مسلمان Christian مسیحی Jewish یهودی Buddhist بودایی Zoroastrian زرتشتی
کاربرد Where & Whereabouts
Where VS. Whereabouts وقتی با where سوال شود ما باید آدرس دقیق محل رو بدیم به مثال توجه کنید : ?Where is the restaurant The restaurant is on 10 main street right next to the park Whereabouts یعنی حدودا” ، تقریبا” ?Whereabouts is the restaurant .The restaurant is close to the park
تفاوت older&elder
از older برای گفتن اینکه فردی (از لحاظ سنی) بزرگ تر از فردی دیگر است استفاده می شود. از این کلمه برای صحبت کردن در مورد قدمت مکان ها، ساختمان ها، اشیاء… هم استفاده می شود. James is older than Richard جیمز از ریچارد بزرگ تر است. This building is older than most of the […]
واژه «Foe»
Foe : an enemy دشمن، عدو، خصم، معاند friend and foe دوست و دشمن one of his political foes یکی از دشمنان سیاسی او
عبارات و افعال با Stand
Collocations with stand Stand back عقب ایستادن Stand by کناری کسی ماندن Stand down کناره گیری کردن Stand for… مخفف….بودن Stand in جایگزین کسی شدن Stand out متمایز بودن/ نمایان بودن Stand over بالای سر کسی ایستادن Stand up ایستادن/ بلند شدن
کلماتی که با فعل « Break» می آیند
Collocations With Break Break a habit ترک عادت Break a promise شکستن عهد و پیمان Breaking off an engagement برهم زدن نامزدی Break the news to sb خبر داغ “به کسی دادن” Break the silence شکستن سکوت Break sb’s heart شکستن دل
واژه «Dowdy »
Dowdy slovenly= untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند
How to use “make” بعضی از کلماتی که با فعل ” Make ” می آیند. Make a decision تصمیم گرفتن Make a prediction پیش بینی کردن Make an excuse عذر خواستن Make a war جنگ کردن Make a peace صلح کردن Make a speech سخترانی کردن Make fun of تمسخر کردن Make progress پیشرفت کردن […]
درباره فعل «Penetrate»
penetrate-( verb / فعل ) رسوخ ، نفوذ کردن در ، بداخل سرایت کردن ، رخنه کردن The enemy has been penetrated the villages دشمن به روستاها نفوذ کرده است. Scientists penetrated the secrets of the atom دانشمندان به اسرار اتم نفوذ کردند. Pain has penetrated the souls درد بر جانها رخنه کرده است. This […]
واژه «Elliptical»
Elliptical SYN: oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده […]
Wednesday, 18 December , 2024