دربارۀ واژه «ضربالاجل»
واژۀ عربیِ «ضربالاجل» از سه جزء تشکیل شدهاست: ضرب ال اجل «اجل» یعنی مهلت یا زمانِ مشخص و معیّن. یکی از معانیِ متعددِ «ضرب» هم در عربی، «تعیین کردن» است. بنا بر این مثلاً میگویند: ضَرَبَ لَنا أجَلًا؛ یعنی: مهلتی برایمان تعیین کرد. «ضربالاجل» یعنی مهلتی که پایانش تعیین شدهاست. معادلِ انگلیسیاش deadline است. جزءِ […]
واژهشناسیِ شیرجه
واژۀ شیرجه از دو جزء تشکیل شدهاست: شیر (سلطانِ جنگل) + جه (ریشۀ فعلِ جَستن/ جهیدن). جهشِ/ پَرشِ آدم را به جهشِ/ پَرشِ شیر تشبیه کردهاند. وقتی شیرجه میزنید، مانندِ شیر به طرفی پَرش میکنید. مأخذ: داستانِ واژهها، نوشتۀ بهروز صفرزاده.
دربارۀ «آچمز»
وقتی کسی را آچمز میکنید، او را در بنبست قرار میدهید و گیر میاندازید. این اصطلاح در اصل مربوط به بازیِ شطرنج است.«آچمز» دربارۀ مهرهای به کار میرود که محافظِ شاه است و اگر آن را حرکت دهند، شاه کیش میشود. واژۀ ترکیِ «آچمز» از دو جزء تشکیل شدهاست:آچ (باز کردن) + -مز (پسوندِ نفی).بنا […]
Sunday, 17 November , 2024