“مردی که «جلال آل قلم» شد”
“جلال توصیهها و سفارشها را فقط روی کاغذ نیاورد و پشت تریبون مطرح نکرد؛ او در عمل دقیقاً همینگونه زیست و عمل کرد و راز اینکه امروز روشنفکران پس از آنهمه تجلیلها و بزرگداشتها، بهشدت به او میتازند همین است که او با قلم و زبان تیز و صریحش فقط حق گفت.” الفبای زبان، تقی […]
استفاده از Namely در جملات به چه منظور است؟
برای ذکر کردن نمونههای چیزی یا بیان دقیقتر و جزئی تر توضیح داده شده، از کلمهی namely استفاده میشود. قبل از namely از کاما استفاده میشود. …Namely = that is مثال: I have a new job، namely as a teacher من یک شغل جدید دارم، معلمی We need to concentrate on our target audience, namely […]
اصطلاح «tattle on someone» به چه معنی است؟
چُغلی کردن/ اخبار غیرموثق
کتاب سال «واتراستونز» معرفی شد
اثری از «کاترین راندل» به عنوان کتاب سال واتراستونز ۲۰۲۳ انتخاب شد. به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، «موجودات غیرممکن» نوشته «کاترین رندل» به عنوان کتاب سال جایزه ادبی «واتراستونز» سال ۲۰۲۳ معرفی شد. این رمان ادبیات کودک، داستان مجمعالجزایری را روایت میکند که در آن موجودات جادویی زندگی میکنند. علاوه بر «موجودات […]
اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟
Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن. They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد Most of […]
اصطلاح «دست انداختن کسی»
Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟
اصطلاح «That doesn’t count»
That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمیکنه. That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست” I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]
اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟
Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]
مهم نیست…
No matter how hard I try مهم نیست چقدر سخت تلاش کنم. No matter how you feel مهم نیست چه احساسی داری. No matter how lonely I feel مهم نیست چقدر احساس تنهایی می کنم. Now matter how awful he is مهم نیست چقدر افتضاحه. No matter how old I am مهم نیست چند سالمه. […]
واژگان پیشرفته (۱)(تافل)
به جای کلمات زیر میتوان از کلمات سطح پیشرفته استفاده کرد؛ do = perform/commit/conduct think = suppose/presume good = significant/impressive become better = improve important = remarkable/noticeable make clear = clarify not simple = complicated/ perplexed hard = difficult decide = make a decision Very hard = challenging Tired = exhausted Angry = furious Clean […]
Friday, 27 December , 2024