جملات کوتاه و آموزنده انگلیسی (۷۱)
You can’t be strong all the time. Sometimes you just need to be alone and let your tears out شما نمی توانید همیشه قوی باشید. گاهی اوقات فقط نیاز دارید تنها باشید و اشک هایتان را بیرون بریزید. Big or small, Lies are lies بزرگ یا کوچک دروغ دروغه. Being a good person Does not […]
۳اصطلاح جذاب!/ Learn the ropes به چه معناست؟
Learn the ropes چم و خم کار را به دست گرفتن To Dish out سرو کردن غذا Ants in your pants نگران و دلواپس داستانی بودن
۳ اصطلاح اسلنگ/برو سر اصل مطلب (بی ادبانه) به انگلیسی
Cut the crap Get to the point برو سر اصل مطلب Pull the other one خالی نبند Happy go lucky سر به هوا
فعل zone out به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) zone out به معنای “توجه نکردن، اهمیت ندادن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Not pay attention مثال: She zoned out during the lecture because it was so boring او به سخنرانی توجه نداشت، چون خیلی کسل کننده بود.
وقتی تو کارمون فضولی میکنن چی بگیم؟
No comment حرفی ندارم بزنم(نمیگم) Wait and see بعدا میفهمی I’m sorry،that’s personal متاسفم این یک مساله شخصیه It’s none of your business به تو ربطی نداره ?Why do you want to know چرا میخوای بدونی؟
اصطلاح Face the music
Face the music منتظر عواقب کارت باش/ هر کی خربزه می خوره پای لرزش می شینه/ It means to “face reality” or to deal with the reality of the situation and accept all the consequences, good or bad (but mostly bad You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the […]
اصطلاح « bring to the table» به چه معناست؟
Bring Something To the Table=to do something that will benefit others پول یا تخصص یا دانش را به میدان آوردن bring your money and expertise to the table پول و تخصصت را بیار میدون ( پول و تخصصت را بیار وسط )
جملات کوتاه و آموزنده انگلیسی (۶۵)
You’ve got 2 choices: Do it now or regret it later دو تا انتخاب دارى: الان انجامش بدى ، يا بعدا پشيمون بشى . They told me i couldn’t. That’s why i did بهم گفتن از پسش بر نمياى. براى همين انجامش دادم . A little progress each day adds up to big results هر […]
فعل عبارتی «Argue down»
فعل عبارتی (phrasal verb) Argue down به معنای “شکست دادن کسی در بحث و جدل” است. syn : Beat someone in a debate=discussion or argument=To win an argument The teacher tried to argue the girl down, but she couldn’t معلم سعی کرد تا در بحث دختر را شکست دهد، اما موفق نشد. His wife argued […]
فعل عبارتی «Act on» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Act on به معنای “تاثیر گذاشتن” است. Act on= Affect مثال: the drug acts on the brain to curb appetite این دارو بر روی مغز برای مهار اشتها اثر می گذارد The medicine only acts on infected tissue دارو فقط روی بافت آلوده تاثیر میگذارد.
Friday, 22 November , 2024