اصطلاحی برای “هنگ کردن، بند آمدن زبان” به انگلیسی
at a loss بند اومدن زبون, هنگ کردن Def: unable to speak=speechless I was so surprised that I was at a loss for words چنان متعجب شدم که زبونم بند اومده بود. Tom was terribly confused really at a loss تام حسابی گیج شده بود و نمیتونست حرف بزنه
اصطلاح Go pass به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Go pass به معنای “رد شدن از کنار کسی یا چیزی بدون توقف” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Pass without stopping مثال: She went pass me without saying hello او بدون اینکه سلام کند از کتارم رد شد.
اصطلاحی برای «بعید بودن» در زبان انگلیسی
out of character بعید بودن مثال ها: The way she panicked was out of character for such a normally calm person از آدم آرومی مثل اون بعید بود اینطور وحشت زده بشه. Her remark seemed so out of character that I wondered if I had misheard it اظهارات او به قدری ازش بعید بود […]
Sunday, 24 November , 2024