فعل عبارتی Turn down
Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc) فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمانها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.
اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی
Come clean راستش رو بگو!/ رو راست باش I thought it was time to come clean with everybody من فکر کردم وقت آن رسیده که با همه رو راست باشیم I thought it was time to come clean about what I’d been doing من فکر کردم وقت آن است راستشو بگم در مورد کاری […]
اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
کلمات ربطی در زبان انگلیسی (but-for-yet-nor&…)
در این مطلب کلمات ربط دهنده در جمله را بررسی و معرفی می کنیم. این آموزش ادامه دارد و این بخش اول از کلمات ربطی در زبان انگلیسی است. but این حرف ربط در زمانی کاربرد دارد که می خواهیم تضاد میان دو چیز را نشان دهیم. مثال: He reads magazines, but he doesn’t like […]
تفاوت های Tell و Say- بخش (۲)
برای راهنمایی کردن و اطلاع دادن فقط از Tell استفاده می کنیم؛ مثلا: ?Has she told you the good news, yet Please tell us your name and occupation The police officer told him to stop ?Can you tell me what happened بارز ترین نکته اینه که در جملات بالا بعد از Tell یه مفعول داریم. […]
حالت اضافه (ملکی ) در زبان انگلیسی و انواع اپوستروف s
حالت اضافه برای مالکیت بکار می رود و مالک یا نام مربوط به انسان است یا غیر انسان. الف- اگر مالک نام مربوط به غیر انسان باشد بین دو اسم (of) بکار می رود. the leaf of the tree ب-اگر مالک نام مربوط به انسان باشد بعد از نام انسان (‘s) اضافه می شود. […]
تفاوت افعال tell و Say -بخش (۱)
از نظر معنایی تفاوتی ندارند؛ هر دو به معنای “گفتن” هستند. تفاوت اصلی آنها در کاربرد آنهاست که تا حد زیادی مربوط به گرامر می شود. به طور کلی تفاوت tell و say به این شرح است: از Tell (که گذشته آن told است) اغلب برای ۱. مطلع کردن و آگاهی دادن ۲. دستور مودبانه […]
اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی
pull a fast one=trick someone کسی را گول زدن کسی را فریب دادن He pulled a fast one on me by paying me with a worthless check او با پرداخت یک چک بی ارزش، من را فریب داد I don’t think he was being truthful – I think he was just trying to pull […]
چند عبارت برای گفتن «مشکلی نیست»
no problem no sweat no big deal no probs no biggie
اصطلاح «از کاه کوه ساختن» در زبان انگلیسی
storm in a teacup=a situation in which people are very angry or upset از کاه کوه ساختن/ الکی شلوغش کردن I feel strongly that it is a storm in a teacup من به شدت احساس می کنم که این مسئله از کاه کوه ساختن است/ الکی بزرگش کردن This matter is a storm in a […]
Monday, 24 February , 2025