عبارات کوتاهی که می توانیم با آنها جمله را شروع کنیم
To the best of my knowledge تا جائیکه من میدانم… As far as I know تا جائیکه من میدانم… As far as I’m concerned تا جائیکه به من مربوط میشود… Mind you that یادت باشه که… It’s so sad that جای تاسف است که… You see…,You Konw می دونی… ?You know what میدونی چیه؟
اصطلاح «به ذهنم خطور کرد» چی میشه؟
cross my mind به ذهنم رسید/ یهویی به ذهن خطور کردن it crossed my mind to try a new recipe به ذهنم رسید یه دستورغذایی جدید امتحان کنم. it crossed my mind to plant some flowers به ذهنم رسید چندتا گل بکارم. it crossed my mind to start computer به ذهنم رسید کامپیوتر شروع کنم. […]
۳ معنی برای عبارت «Go around»
*Go around یعنی حول چیزی گشتن، دور یه چیزی گشتن. Planets go around the sun سیاره ها دور خورشید می چرخند. ?I asked him to go around the house to see,where is she من ازش خواستم بره دور خونه رو بچرخه که ببینه او کجاست. Enough to *go around,enough for each person یعنی کافی […]
چند ساختار قوی برای جمله سازی (۱۱)
Get use to + verb + ing + complement عادت داشتن به چیزی. I get use to studying English من به مطالعه زبان انگلیسی عادت کردم Be + Accustomed to + verb+ ing + complement عادت داشتن به چیزی. I am on accustomed to studying English من عادت دارم انگلیسی بخونم Look forward to + […]
برخی مترادف های ضروری برای آیلتس (۱۱)
Abondon= leave Abstract= Summarize Accomodate= Change Accurate= Correct Obtian= Acquire Adequate= Enough Adjacent =Beside Allocate= Devote Alter= Convert Alternative= Different Ambiguous= Unclear Anology= Similarity Annual= Yearly goal= victim Income= Revenue goal= Aim
لغات کابردی مربوط به رشته ها / Enroll به چه معناست؟
Major رشته Credit واحد Enroll ثبت نام کردن Dorm خوابگاه Course دوره Tuition شهری Semester ترم دانشگاه Session جلسه
چند اصطلاح کاربردی/ معنی You look radiant
Heart speaks to heart دل به دل راه دارد ?What is all about جریان چیه I am not in any side من طرف کسی نیم Don’t involve me پای منو وسط نکش I can not get my massage across نمیتونم منظورم رو برسانم. You look radiant محشر شدی Lame excuses بهانه هایی الکی It is […]
کلمات مشابه (۱۶)
Refer = اشاره کردن Differ = تفاوت داشتن Infer = نتیجه گیری کردن Offer = پیشنهاد کردن Confer = تجمع کردن Transfer = انتقال دادن Prefer = توجیح دادن Suffer = آزار رساندن Similar words = کلمات مشابه Beard = ریش Bread = نان Bored = خسته Board = تخته_صعود کردن Broad = وسیع Abroad […]
برخی واژگان با پسوند wise/ واژگان Crosswise & Sunwise
پسوند wise در انگلیسی به معنای “به سمت…، به شکل…، مانند…” است و بسیاری از لغات انگلیسی با این پسوند ساخته شده اند: Clockwise در جهت عقربه های ساعت Anticlockwise خلاف جهت عقربه های ساعت Likewise به همچنین، همینطور Crosswise ضربدر مانند Coastwise در طول ساحل Manwise مردانه Nowise ابدا،به هیچوجه Somewise به طریقی […]
لغات با حروف اضافه خاص/ حرف اضافه happy چیست؟
۱- (be) accustomed to عادت داشتن به ۲-(be) good at خوب بودن در ۳-acquainted to آشنا با ۴-adequate for مناسب برای ۵- afraid of ترسیده از ۶-ashamed of خجالت زده از ۷-attentive to متوجه به ۸- bored with خسته از ۹-capable of توانا در ۱۰-composed of متشکل از ۱۱-coverd with پوشیده از ۱۲-envious of حسود […]
Monday, 23 December , 2024