تفاوت on time & in time
اگر کاری را on time انجام دهید، به این معنی است که آن را درست سر وقت انجام میدهید؛مثال: The 11.45 train left on timeقطار ۱۱:۴۵ به موقع حركت كرد. مخالف on time کلمه late است اما اگر کاری راin time انجام دهید، معنی آن این است که آن را کمی زودتر از برنامهریزیتان انجام […]
چند اصطلاح انگلیسی (۷۷)
(جل الخالق) Holy moly(تپل مپل) Roly poly(کوتوله موتوله) Humpty Dumpty(کوچولو موچولو) Itsy bitsy(گوگولی مگولی) Goochy goochy goo(عشقولی) lovey dovey(باشه حتما) Okey dokey(آبکی شلکی) Wishy washy(بخوای نخوای) Willy nilly(فس فس نکن) Don’t dilly dally
اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶)
No offence به دل نگیر None taken به دل نگرفتم chill outاستراحت کردن kick offشروع کردن back outکنار کشیدن Look forجستجو کردن Give upرها کردن، تسلیم شدن Gone upافزایش یافتن Put offبه تعویق انداختن What a pityچه حیف What a nerveچه پررو! What’s the useفایدش چیه؟ که چی؟ What a reliefآخیش، راحت شدم I’m around […]
I feel like + (verb-ing)
از نظر معنایی feel like مشابه want و would like است. بنابراین از فعل like جدا است . این فعل به معنای تمایل به چیزی یا انجام کاری را نشان می دهد. Here you are expressing to someone something you would enjoy doing “I feel like having a snack” “I feel like talking” “I feel […]
Let alone
چه برسه به این که=Let alone It is incredible that the 12-year-old managed to even reach the pedals, let alone drive the car باور نکردنی است که این نوجوان ۱۲ ساله حتی توانسته است به پدال ها برسد، چه رسد به رانندگی با ماشین. He can’t boil water, let alone prepare a dinner for eight […]
تفاوت art و artistic در حالت های وصفی
کلمه artistic به مفهوم “نشان دادن مهارت یا قوه تخیل یک هنرمند” است و به معنی هنری. Both my parents were highly imaginative and artistic این کلمه همچنین بیانگر ارتباط با هنر یا هنرمند است. His paintings have little artistic merit کلمه art چنانچه قبل از اسمی دیگر بکار رود و نقش وصفی داشته باشد، […]
درباره deny
به معنی تکذیب کردن،انکار کردن Deny باید با یک مفعول، یک that-clause یا یک فرم -ing دنبال شود. Deny + Gerund (V-ing) The man denied stealing the camera شکل دیگر به کارگیری Deny استفاده از that بعد از deny است. The man denied that he stole the cameraI’ve never denied that there is a housing […]
اصطلاحات و لغات مهم در فرودگاه
Check-in counterپیشخوان ورود Security checkpointقسمت بازرسی امنیتی Boarding gateگیت پرواز Baggage claimمحل تحویل بار Departure loungeسالن انتظار Customs declarationاظهارنامه گمرکی Flight announcementاطلاعیه پرواز Cabin crewخدمه کابین Baggage allowanceحدمجاز بار Connecting flightپرواز متصل کننده Flight delayتاخیر پرواز Baggage tagبرچسب بار و بنه Final boarding callاخرین اعلان پرواز Baggage carouselتسمه نقاله Duty-free shopفروشگاه بدون مالیات Electronic boarding […]
اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill
ضدحال! Such a buzzkill چه ضدحالی! He’s such a buzzkill=buzzkiller چه آدم ضدحالیه! اصطلاح مشابه: That’s a bummerعجب ضد حالی Start from scratchاز صفر شروع کردن To size up ارزیابی کردن Rat outچوغولی کردن، لو دادن، آدم فروشی کردن suck up to someoneپاچه خواری کردن
دو اصطلاح کاربردی (۷۴)
We are doomed بدبخت شدیم! بیچاره شدیم Cut me some slack دست از سرم بردار، راحتم بگذار
Sunday, 22 December , 2024