اصطلاح pull an all-nighter به چه معناست؟
pull an all-nighter=to stay up all night, especially to study or work شب زنده داری کردن/تلاش شبانه برای درس و کار I was a bit of a procrastinator in college, so I tended to pull a lot of all-nighters Jeff pulled an all-nighter on Thursday to get his report finished for work by the deadline […]
اصطلاح جذاب «فکر کردن نمیخواد» به انگلیسی
It’s a no-brainer فکر کردن نمیخواد It was a no-brainer coming here really واقعاً آمدن به اینجا انقدر فکر کردن نداره It just seemed like a no-brainer to me فقط به نظر من نیازی به فکر کردن نداشت It was a no-brainer and an absolute fit for our business فکر کردن نمی خواست برای […]
استفاده از فعل won’t برای کار نکردن وسایل الکترونیک
در فرضی که در هتل هستیم و وسایل الکترونیکی کار نمی کند و با بخش خدامت تماس میگیریم اینگونه می گوییم: The AC won’t turn on کولر/ تهویه هوا کار نمی کند The internet won’t connect اینترنت وصل نمی شود نکته: دقت کنید برای وسایل الکترونیکی از Do و Does استفاده نمی کنیم […]
۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟
I’m swamped بدجور سرم شلوغه! Just name it فقط لب تر کن! It comes in handy به درد میخوره!
واژه «Dowdy»
Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
جمله کوتا پندآموز انگلیسی همراه ترجمه (۵۶)
Decide where you want to be and don’t stop until you get there تصميم بگير ميخواى كجا باشى و تا وقتى به اونجا نرسيدى متوقف نشو . The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، […]
چند اصطلاح برای اظهار همدردی در انگلیسی
I’m terribly sorry واقعا متاسفم I try to make it up سعی می کنم جبران کنم no offense منظور بدی نداشتم. None taken من هم به دل نگرفتم. Don’t mention it اصلا حرفش رو هم نزن. No sweat man بی خیال بابا! Don’t put yourself through hell به […]
فعل عبارتی «Think over»
Think over=consider something carefully=contemplate=meditate=mull= mull over فعل عبارتی (phrasal verb) Think over به معنای « به طور جدی به چیزی فکر کردن/جوانب چیزی را سنجیدن» است.تفاوت آن با think شاید دراین باشد که موضوع جدی تری برای فکر کردن و تصمیم گیری وجود دارد. مثال: he told the player to go home and think over […]
فعل عبارتی «Wear off»
Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.
فعل عبارتی Turn down
Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc) فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمانها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.
Tuesday, 21 January , 2025