بایگانی‌های اصطلاحات ضروری برای آیلتس - صفحه 4 از 14 - الفبای زبان
اصطلاح «ذاتاً» در جملات / چگونه بگوییم او ذاتاً مهربان است! 08 مرداد 1403

اصطلاح «ذاتاً» در جملات / چگونه بگوییم او ذاتاً مهربان است!

وقتی می‌خواهیم بگوییم کسی ذاتاً یک ویژگی را دارد، می‌توانیم از عبارت “by nature” استفاده کنیم.    مثال: She is kind by nature او ذاتاً مهربان است. You are mean by nature تو ذاتاً بدجنس هستی. He is patient by nature او ذاتاً صبور است.

معادل‌های «It is important» 06 مرداد 1403
معادل هایی برای گفتن «مهم است»؛

معادل‌های «It is important»

 عبارت “It is important” یکی از عبارت‌های پرتکرار و پرکاربرد در مکالمات روزمره‌ی انگلیسی به حساب میاد که تو این پست به معادل‌های اون اشاره می‌کنیم:    It’s significant It’s essential It’s remarkable It’s notable It’s substantial It’s meaningful It’s considerable It’s serious

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن 31 تیر 1403
mellifluous & ebullient؛

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن

Basic ————-Advance Harmful —-pernicious=مخرب زیانبار، تباه‌کننده indescribable —-ineffable=وصف نکردنی، غیرقابل توصیف، بر زبان نیاوردنی Sleep —-soporific=خواب آور/ کسل کننده Radiant —- Luminous=درخشان پرنور Musical —mellifluous=صدای آرام و دل‌نشین Enthusiastic —-ebullient=پراشتیاق پرشور، پرذوق Chance —-Serendipity=نیک بختی، خوشبختی، شانس/ اقبال Healthful —Salubrious=سودمند، سازگار، گوارا، سالم Passing —-Ephemeral=بی‌دوام زودگذر، ناپایدار excellent—-Resplendent=درخشان، پرشکوه، خیره کننده، فروزان Luxurious—-Opulent=گرانمایه مجلل، وافر، […]

30 تیر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۴)

The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، احتمالا همون هايى هستن كه ميترسن انجامش بدى They told me i couldn’t. That’s why i did بهم گفتن از پسش بر نمياى. براى همين انجامش دادم […]

فعل عبارتی Turn down 30 تیر 1403

فعل عبارتی Turn down

Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc)    فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمان‌ها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.

24 تیر 1403

اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟

Hang up  فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی 23 تیر 1403
pull a fast one؛

اصطلاح «فریب دادن» در زبان انگلیسی

pull a fast one=trick someone کسی را گول زدن کسی را فریب دادن   He pulled a fast one on me by paying me with a worthless check او با پرداخت یک چک بی ارزش، من را فریب داد I don’t think he was being truthful – I think he was just trying to pull […]

اصطلاح Go mad & get cold feet 19 تیر 1403

اصطلاح Go mad & get cold feet

   Go mad  دیوانه شدن، عصبانی شدن، کفر (کسی) درآمدن، از کوره به در رفتن  My husband will go mad when he finds out how much I paid for that dress  وقتی شوهرم بفهمد که من این پیراهن را چند خریده‌ام دیوانه خواهد شد.   He went mad from years alone in the jungle او […]

اصطلاح سوت و کور 09 تیر 1403

اصطلاح سوت و کور

silent as the grave=Saying absolutely nothing=Totally silent ساکت مقل گورستان/ سوت و کور/ knew something was wrong when I walked into the meeting room and all the members of the board were silent as the grave وقتی وارد اتاق جلسه شدم و همه اعضای هیئت مدیره مثل قبر ساکت/ سوت و کور بودند، می دانستم […]

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۱) 06 تیر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۱)

Talking about our problems is our greatest addiction. Break the habit. Talk about your joys بزرگترين اعتياد ما آدمها حرف زدن از مشكلاتمونه. بشكنيد اين عادت رو! از خوشى ها حرف بزنيد ! Enjoy life today because yesterday is gone and tomorrow is never promised از امروزت لذت ببر، ديروز گذشته ، و قول فردا […]