بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - صفحه 13 از 54 - الفبای زبان
اصطلاح «stand on ceremony» 21 فروردین 1403

اصطلاح «stand on ceremony»

stand on ceremony تعارف کردن – رودربایستی داشتن Don’t stand on ceremony تعارف نکن  Please sit down and make yourself comfortable, we don’t stand on ceremony here لطفا بنشین و راحت باش. ما اینجا تعارف نداریم.  Come on. Don’t stand on ceremony here at home بیا داخل، اینجا در خانه تعارف نکن .

عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن» 21 فروردین 1403

عباراتی برای گفتن «خونسردیتو حفظ کن»

وقتی میخواهید به یه نفر بگید خونسردیشو حفظ کنه calm down آروم باش take it easy جدی نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران […]

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings 21 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings

It couldn’t hurt to find out حالا فهمیدنش که ضرری نداره   Pull strings پارتی بازی کردن   Couldn’t agree more کاملا موافقم   green with envy حسادت کردن

برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی 21 فروردین 1403

برخی عبارات در نامه نگاری های رسمی

عبارات زیر نمونه هایی از عبارات مورد استفاده در نامه نگاری انگلیسی رسمی می باشد. To agree with = در موافقت با As agreed = در تایید As far as I’m concerned = از آنجاییکه من نگران (علاقه مند) … هستم As per your request= طبق درخواست شما In compliance with= در موافقت با، بر […]

۲اصطلاح کاربردی/ hit the nail on the head 20 فروردین 1403

۲اصطلاح کاربردی/ hit the nail on the head

دو هزاری افتادن…فهمیدن..  The penny drops  She ​looked ​confused for a ​moment, then ​suddenly the penny ​dropped اولش گیج میزد ولی یهو دوهزاریش افتاد.  ?Has the penny dropped دوهزاریت افتاد؟ I hadn’t realized that Tom was in love with Mary, but When I saw how he looked at her, the penny finally dropped اولش نمیدونستم […]

۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth 20 فروردین 1403

۲ اصطلاح کاربردی/ to fall for sth

 کشیدن غذا  to dish out I’ll dish it out, and you take it to the table من غذا رو میکشم شما ببر سر میز. ?Jon, could you ​dish some rice out for me, ​please جان میشه لظفا یه کم برنج برام بکشی؟ گول و فریب چیزی رو خوردن to fall for sth He told me […]

رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱) 19 فروردین 1403

رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی (۱۱)

adviser مشاور apprentice کارآموز chief executive مدیر عامل اجرایی executive مدیر PA دستیار شخصی operator اپراتور clerk منشی officer افسر managing director مدیرعامل acting بازیگری

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble

kick up your heals کارهایی رو بکن که دوست داری- خوش بگذرون Throw cold water on توی ذوق کسی زدن- دلسرد کردن یک نفر Drive a wedge between us این مسئله داره بین ما جدایی می ندازه- شکاف افتادن در روابط Land your self in trouble خودت را در دردسر می اندازی

نکته گرامری درباره فعل Prefer 18 فروردین 1403

نکته گرامری درباره فعل Prefer

prefer یکی از افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی است که از آن استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم چیزی یا کاری را به دیگری ترجیح می‌دهیم.برای جمله‌سازی با این کلمه بهتر است گرامر آن را بدانید. بعد از فعلprefer هم شکل ing دار فعل به کار می‌رود و هم مصدر با to.  در زبان انگلیسی دو […]

ساختار کاربردی «ارزشش را درد» 18 فروردین 1403

ساختار کاربردی «ارزشش را درد»

وقتی می خواهیم بگوییم چیزی ارزشش را دارد یا ارزش امتحان کردن را دارد از ساختار زیر استفاده می کنیم: to be (am/is/are) + worth + (verb + ing) /it This movie is worth watching  این فیلم ارزش تماشا کردن رو دارد. That city is not worth visiting  اون شهر ارزش رفتن(دیدن) رو نداره. It […]