بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 60 از 78 - الفبای زبان
درباره Rent & Rent out 13 تیر 1402

درباره Rent & Rent out

rent/اجاره بها .I pay the rent at the beginning of every month من اول هر ماه اجاره را میپردازم. اجاره کردن/rent .Most students rent rooms in their second year بیشتر دانشجویان در سال دوم اتاق اجاره میکنند. rent out/اجاره دادن .She rents out two rooms to students

جملاتی درباره اقامت در هتل 13 تیر 1402

جملاتی درباره اقامت در هتل

ممنونم، از امکانات هتل استفاده کامل بردم..Thank you, I took full advantage of the hotel’s facilities این هتل از تمام امکانات رفاهی برخوردار است..This hotel has all modern comforts در مورد خدمات هتل چند مورد شکایت دارم..I have a number of complaints about the service in this hotel این هتل چهار ستاره و رو به […]

اصطلاح !Do not doubt 12 تیر 1402

اصطلاح !Do not doubt

.because you asked for a blessing for someone other than yourself; It will come for you too !Do not doubt چون برایِ غیرِ خودت نعمت خواستی؛ برایِ تو هم خواهد آمد.شک نکن

اجازه گرفتن برای انجام کاری 12 تیر 1402

اجازه گرفتن برای انجام کاری

?Can I answer your questionمیتونم به سؤال شما پاسخ بدم؟ ?Can I attend the eventمیتونم در مراسم شرکت کنم؟ ?Can I move to another spotمیتونم به مکان دیگری جابه جا شوم؟ ?Can I call you tomorrowمیتونم فردا باهاتون تماس بگیرم؟ ?Can I complete this laterمیتونم این رو بعدا کامل کنم؟ ?Can I explain myselfمیتونم حرفم […]

عبارات تاثیرگذاری 11 تیر 1402

عبارات تاثیرگذاری

وقتی میخواهید بگید چیزی روی شما تاثیر گذاشته ازین عبارات استفاده کنید: … impress me…motivated me…move me…disturb me… touched me deeply… had an effect on me…affected me…influence me

درباره رژیم گرفتن 11 تیر 1402

درباره رژیم گرفتن

Be on a diet : رژیم داشتن, گرفتنLoosing weight diet: رژیم لاغریAdding weight diet : رژیم چاقیFat free diet : رژیم بدون چربیSuger free diet : رژیم بدون قندVegetarian diet : رژیم سبزیجاتLiquid diet : رژیم مایعاتStrict diet : رژیم سخت

داستان کوتاه انگلیسی (۲۸) 11 تیر 1402

داستان کوتاه انگلیسی (۲۸)

Dik Whittington Once upon a time, there was a poor orphan boy called Dik Whittington. The people in his village believed that the streets of London were paved with gold. So Dik decided to travel there and become a rich man. Dik walked for many days, but when he arrived in London there were no […]

!Nobody 10 تیر 1402

!Nobody

No body knows هیچ کس نمی داند Nobody is perfect هیچ کس بدون عیب نیست Nobody believe هیچکس باور نمیکنه Nobody agrees هیچکس موافق نیست Nobody knows هیچکس نمیدونه Nobody helps هیچکس کمک نمیکنه Nobody listens هیچکس گوش نمیده Nobody stay هیچکس نمی ماند Nobody cares هیچکس اهمیت نمیده

کاربرد should در جملات 10 تیر 1402

کاربرد should در جملات

?You shouldn’t haveنباید اینکارو میکردی. ?How should I knowاز کجا بدونم ?Why should I help youچرا باید کمک کنم .You should have told meباید قبلا بهم می گفتی. .You should see a doctorباید بری دکتر(باید به یک پزشک مراجعه کنی)

اصطلاح کاربردی در مورد ساعت 10 تیر 1402

اصطلاح کاربردی در مورد ساعت

My watch is 5 minutes slow ساعتم ۵ دقیقه عقب هست. My watch is 5 minutes fast ساعتم ۵ دقیقه جلو هست. My watch has stopped ساعتم خوابیده (کار نمیکنه). He looked at/glanced at/consulted his watch او به ساعتش نگاه کرد. I don’t like to wear a watchدوست ندارم ساعت دستم ببندم