ششمین دوره دوسالانه بینالمللی «کارتون کتاب» فراخوان داد
ششمین دوره دوسالانه بینالمللی «کارتون کتاب» با هدف ارائه نگاه هنرمندان ملی و بینالمللی در حوزههای کتاب و کتابخوانی فراخوان داد. به گزارش الفبای زبان ؛ کاریکاتور اندیشه مصوری است که نقش بسیار ارزندهای در برقراری ارتباط و ایجاد انگیزه در مخاطبان داشته و مضمون را مطابق خواست، ظرفیت و سلیقه آنان سوق داده و […]
۳ واژه Reiterate/Cherishment/Extend
Reiterate این گزینه به معنای تکرار کردن، تصریح کردن است Cherishment این گزینه به معنای قدردانی، گرامی داشتن، احترام است. Extend این گزینه به معنای توسعه دادن، منبسط کردن است.
واژگان کاربردی (۱۰۷)
abate: فروکش کردن، فرونشستن، تنزل recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن، پس رفتن subside: فروکش کردن، نشست کردن persist: سماجت کردن، پافشاری کردن، اصرار کردن recede: کنار کشیدن، عقب کشیدن insist: اصرار ورزیدن، پافشاری کردن adhere: چسبیده بودن، جور بودن، وفادار ماندن ascend: بالا رفتن، صعود کردن prompt: چالاک، سریع، آماده sluggish: تنبل، لش، آهسته رو […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۸)
If you keep putting things off until tomorrow, before you know it years have gone by اگه بخواى دائم كارها رو بندازى براى فردا، قبل از اينكه بفهمى ،بهترين سالهاى زندگيت گذشته. If you aren’t excited about waking up every morning, then you need to shift the direction of your life اگه از اينكه هر […]
چند اصطلاح کاربردی/ «Let the cat out of the bag»
Let the cat out of the bag لو دادن؛ رازی را فاش کردن Put in a good word for me سفارش منو بکن You look familiar آشنا به نظر میرسی Long story short کوتاه بگم Way to go دمت گرم
واژگان کاربردی (۱۰۶)
decline: کاهش، کاستن، نقصان sustain: حمایت کردن ، ثابت، پایدار نگهداشتن enquire: جویا شدن، باز جویی کردن devise: تدبیر کردن، ارث گذاری augment: تقویت کردن، افزودن attenuate: رقیق کردن، نازک کردن accelerate: شتاب دادن، تندتر شدن sophisticate: پیچیده، فریبنده elucidate: روشن کردن، شفاف stimulate: تحریک کردن exaggerate: اغراق آمیز کردن، مبالغه کردن invigorate: نیرو دادن، […]
اصطلاح «Stop picking on me»
?what makes you stand out from others چی تورو از بقیه تمایز میده؟! to pick on somebody: To harass, criticize, bully, or tease someone !Stop picking on me اینقدر به من پیله نکن!= سر به سرم نذار! (دوستانه) Don’t pick on me=pick on sb به کسی پیله کردن، به کسی گیر دادن، از کسی ایراد […]
اصطلاح «Button your lips»
Button your lips=to not talk about something حرف نزدن/ راز نگه دار بودن/ توقف صحبت کردن Button your lip. He’s coming toward us. Don’t tell him what I said, please
اصطلاح «a free bit of advice»
a free bit of advice پیشنهاد/ پند و اندرز/ نصیحت A suggestion, opinion, or piece of advice that was unrequested or unsolicited by the recipient Allow me to give you a free bit of advice, my friend: don’t say something you’ll end up regretting later I know you’re worried about your kids, but here’s a […]
اصطلاح «مرغِ همسایه غازه»
The grass is greener on the other side other people always seem to be in a better situation than you, although they may not be این اصطلاح به این اشره دارد که اغلب دارایی دیگران از دارایی خود فرد، جذابتر و بهتر به نظر میرسد/ اصطلاح خودمانی مرغ همسایه غاز است. Our bookkeeper always imagined […]
Tuesday, 24 December , 2024