بایگانی‌های اصطلاح و عبارات - صفحه 3 از 14 - الفبای زبان
فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است.     Ball up= Confuse = make things complicated   مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.  

جایگزین های «yes» کدامند؟ 21 آبان 1403

جایگزین های «yes» کدامند؟

  Yeah Sure Yup Absolutely Of course Okay Alright Definitely Certainly Fine

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟ 12 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟

I was on a drip زیر سرم بودم Pull a fast one فریب دادن کسی Don’t shoot the messenger این اصطلاح به این معنی است که کسی که خبر بدی را می آورد را سرزنش کنیم، با به عبارت خلاصه تر به این معنی است که تو دیگه هیچ خبری برای من نیار…

هم معنی هایی برای واژه Beautiful 08 آبان 1403

هم معنی هایی برای واژه Beautiful

Elegant: زیبا Gorgeous: زیبا ، محشر Stunning: زیبا ، چشم نواز Adorable, cute: بامزه Exquisite: زیبا ،شکیل

عباراتی بردی حفظ خونسردی در زبان انگلیسی 06 آبان 1403

عباراتی بردی حفظ خونسردی در زبان انگلیسی

  calm down آروم باش take it easy سخت نگیر stay calm خونسرد باش be patient صبور باش hold on to yourself خودتو کنترل کن don’t worry نگران نباش you don’t have to worry نباید نگران باشی there is no need to worry نیازی نیست که نگران باشی  

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان 30 مهر 1403

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان

  At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه  

Come round به چه معناست؟ 24 مهر 1403

Come round به چه معناست؟

‌ ‌ فعل عبارتی (phrasal verb)  Come round به معنای “تغییر عقیده دادن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Change your opinion     مثال: At first she didn’t like the idea, but she came round to our way of thinking in the end در ابتدا او از این ایده خوشش نیامد، اما […]

۲ اصطلاح برای زمانی که حرف کسی را نفهمیدیم! 22 مهر 1403

۲ اصطلاح برای زمانی که حرف کسی را نفهمیدیم!

زمانی که می خواهیم کسی حرفش را تکرار کند می گوییم؛ Come again I didn’t catch that

Foodie به چه معناست؟ 10 مهر 1403

Foodie به چه معناست؟

  foodie اهل غذا ، شکمو، کسی که به امور تهیه و پخت و صرف خوراک خوب به ویژه در رستوران ها علاقه ی خاص دارد

فعل cop off به چه معناست؟ 02 مهر 1403

فعل cop off به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb)  cop off به معنای “ترک زودهنگام کار یا مدرسه” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave work or school early  مثال:  We copped off early on Friday because there was nothing to do ما اوایل جمعه از کار دست کشیدیم، چون کاری برای انجام دادن وجود نداشت آدرس کانال […]