راه های واکنش دادن به خبرهای بد
جملات زیر بهترین راه واکنش نشان دادن و اعلام تاسف درباره خبر بدی که به شما داده شده است ،از سوی شماست: ?I’m sorry to hear that. Are you alright? Is anyone hurt خیلی از شنیدنش ناراحت شدم. الان خوبی؟ صدمه ندیدی؟ ?I can’t believe it! Are you OK نمی توانم باور کنم. حالت خوبه؟ […]
۲ اصطلاح/ For the time being & For sure
For the time being = For now Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon. جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود. We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be […]
افعال Get along with & Get along
Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمیسازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن. ?How are you getting […]
انواع مختلف کاربرد By در جملات
کاربرد اول: زمان در این کاربرد، کلمه by معنی “تا” و یا “قبل از” می دهد: be home by five o’clock. (= at or before five) تا قبل از ساعت ۵ خانه باش By the end of the meal, everybody was drunk تا پایان غذا، همه مست بودند. نکته: قبل از […]
واژگان کاربردی (۱۰۲)
contest: رقابت، مشاجره، مسابقه revenge: انتقام، کینه جویی کردن mourning: سوگواری، عزاداری، ماتم malinger: تمارض کردن، خود را به ناخوشی زدن incidentally: اتفاقا، ضمنا intentionally: دانسته، عمدا interchangeably: بطور قابل معاوضه، بطور تبادل پذیر accidentally: اتفاقا، ناگهان accustomed: انس گرفتن، خو گرفتن ، عادت attached: پیوسته، ضمیمه، دلبسته ascribed: نسبت دادن، رونویس بردار، اسناد admitted: […]
مترادف های واژه «شجاع»
Brave شجاع، شجاعانه Of the three organizations criticized, only one was brave enough to face the press از بین سه شرکتی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، فقط یکی شجاعت کافی را داشت تا با رسانهها مواجه شود. She died after a brave fight against cancer Courageous شجاع I hope people will be courageous enough […]
اصطلاحات رانندگی (۲)/ گاز بده
Hop in بپر بالا،سوار شو push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down آهسته برو make a right بپیچ به راست make a left بپیچ به چپ back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element
!I’m in my element کِیفم کوکه! “I’m in my element,” he said happily او با خوشحالی گفت: کِیفم کوکه! ?What’s the use چه فایده؟ ?What’s the use of talking about it حرف زدن در موردش چه فایدهای داره؟ ?What’s the use of arguing with her بحث کردن با او چه فایدهای داره؟ ?What’s the use […]
ترکیب واژگان با کلمه friend
Friend دوست / رفیق New friend دوست جدید Ex-Friend دوست سابق Best friend بهترین دوست Close friend دوست نزدیک Good friend دوست خوب Dear friend دوست عزیز Old friend دوست قدیمی Mutual friend دوست مشترک Childhood friend دوست دوران بچگی School friend دوست مدرسه Family friend دوست خانوادگی Social friend دوست اجتماعی Casual friend دوست […]
تفاوت Except با Except for
کلمهی except (به معنی بجز) بعد از کلمات all, every, no, everything, anybody, nowhere, whole و کلمات مشابه میتواند بدون for بکار رود، ولی در سایر موارد از except for استفاده میشود. مثال: He cleaned all the rooms except [for] the bedroom او همهی اتاقها بجز اتاق خواب را تمیز کرد. اینجا چون all بکار […]
Sunday, 22 December , 2024