بایگانی‌های crazy - الفبای زبان
30 دی 1402

Be bats (or batty) be mad, crazy عقل خود را از دست دادن، خل و چل بودن، … خل، سفیه، چل، شوت”، بی مخ، دیوانه، “قاتی بودن سیمهای (کسی)”، تخته کم داشتن، کله خراب بودن، “روان کسی چاک بودن”. مثال: He’s gone bats You must be bats to go out in the cold without a […]

wacky-whacky به چه معناست؟ 20 دی 139

wacky-whacky به چه معناست؟

wacky whacky=odd or irrational; crazy عجیب یا غیر منطقی؛، حواس پرت، دیوانه They had some wacky plan for selling more books آنها برای فروش کتاب های بیشتر نقشه های عجیبی داشتند she kept telling herself she’d wake up from this wacky dream soon او به خودش می گفت که به زودی از این رویای عجیب […]