تفاوت افعال reduce و lessen
هر دو فعل به معنای کاهش دادن است اما با تفاوت های ریز. synonyms=decrease, lessen, diminish, reduce, abate, dwindle lessen به معنای کمتر شدن؛ کاهش در مورد احساسات و احساس درد– اما تفاوت چندانی برای آن قائل نیستیم و می توان در موارد غیر از احساس درد از آن استفاده کرد. They gave her an […]
پسوندهای کنشگر انگلیسی کدامند؟
پسوند هایی که واژه ها را تبدیل به کننده کار می کند و پسوندهای اسم فاعل می سازد: به مثال های زیر توجه کنید: Teach(er)…………………..Teacher Act(or)………………………..Actor Engine(eer)……………..…Engineer Art(ist)………………………..Artist Train(ee)……………………..Trainee
اصطلاح put your mind at ease
I didn’t see that coming فکرشم نمیکردم put your mind at ease ذهنتو درگیر نکن
مهمترین پیشوندها در زبان انگلیسی
prefix پیشوندها کلماتی هستند که به اول لغات اضافه می شوند و معنی آن را تغییر می دهند. مهمترین پیشوندها: en– enable,enlargeem – empover,embossdis – disconnect, disappearun – unhappy,unkindmis – misguide, misunderstandin – informal, incompleteim – impossible, impoliteir – irregular, irreleventil – illigal, illiterate نکته مهم: پیشوندهای منفی ساز=dis, un, mis, in, ir, il, im,
چند اصطلاح کاربردی (۸۶)
Just becauseهمینطوری Let’s kiss and makeupبیا همو ببوسیم و آشتی کنیم to Put on makeupآرایش کردن Make your mind upتصمیمت رو بگیر Take medicineدارو خوردن You made my blood boilخونم رو به جوش آوردی home sweet homeهیچجا خونه آدم نمیشه I have a crush on youاینو شما بگید my way or the highwayحرف، حرف منه […]
چند اصطلاح کاربردی (۸۳)
hit me up بهم زنگ بزن I eager to see you من مشتاقم که ببینمت افسوس=Alas alas, i have no talent as a football player افسوس من هیچ استعدادی به عنوان یک فوتبالیست ندارم I am hammered خیلی مستم i am a little drunk یه ذره مستم
In my opinion
جملات كاربردي: I’m positive thatاطمینان دارم که.. I feel thatاحساس میکنم که.. In my opinionبه نظر من.. The way I see thingsآنطور که من میبینم..آنچه پیداست.. If you ask me…, I tend to think thatاگر از من بپرسید.. اینطور فکر میکنم که..
نکاتی در مورد gerund phrase
عبارت های gerund ساختارهایی هستند که با فرم دارای –ing آغاز می شوند. و در آنها subject وجود ندارد. He doesn’t like swimming in the ocean گاهی اوقات می توان با اضافه کردن ضمیر مفعولی یا صفت ملکی subject را به ابتدای این عبارت اضافه کرد. His being absent was due to an accidentHe wasn’t […]
کاربرد قید too
کلمه too به گروهی از قیدها تعلق دارد که تحت عنوان تشدیدگر (intensifier) مطرح هستند. در معنی این قید با excessive مترادف است که به عنوان معادل رسمی تر می توان از آن استفاده کرد. This activity is too difficultIt is too hot here این قید دارای معنی منفی است. یعنی در هر جمله ای […]
Sunday, 23 February , 2025