بایگانیهای معنی Dowdy - الفبای زبان
واژه «Dowdy»
Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.
واژگان و کلمات
گرامر زبان انگلیسی
تازه ها/ مکالمه
برگزیده های اصطلاحات زبان انگلیسی
تایم لاین
مطلبی موجود نیست
یادداشتآرشیو
بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی»؛
با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب از ناشران مختلف کشورمان در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» مسکو به مخاطبان روس عرضه شد. به گزارش الفبای زبان از تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» که از ۱۵ […]
Sunday, 22 December , 2024