بایگانی‌های معنی واژه «Dowdy » - الفبای زبان
واژه «Dowdy » 21 اسفند 1402

واژه «Dowdy »

Dowdy slovenly= untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.