جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۸)
If you keep putting things off until tomorrow, before you know it years have gone by اگه بخواى دائم كارها رو بندازى براى فردا، قبل از اينكه بفهمى ،بهترين سالهاى زندگيت گذشته. If you aren’t excited about waking up every morning, then you need to shift the direction of your life اگه از اينكه هر […]
فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی منتشر شد
براساس فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی، دانشجویان مولف و مترجم تا ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ فرصت دارند آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی ارسال کنند. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی، فراخوان سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی با هدف ایجاد نشاط […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۳)
One of the most magical things is to correct your mistakes and use them to succeed یکی از جادویی ترین چیزها اصلاح اشتباهات و استفاده ازشون برای موفقیته… The older you get, the more you choose calmness over conflict and distance over disrespect. Your mental health, peace, and happiness become your ultimate priority — over […]
اصطلاح «Tit for tat» به چه معنی است؟
Tit for tat این به اون در! Meaning: actions done intentionally to punish other people because they have done something unpleasant to you An eye for an eye چشم در برابر چشم! Quid pro quo عوض – پاداش There’s a quid pro quo for everything in politics; you’ll soon learn that به زودی خواهی […]
واژههای غلطانداز
آسانسور ربطی به آسان و سُر خوردن ندارد. آفتابه ربطی به آفتاب ندارد. بیمار ربطی به مار ندارد. خدا ربطی به خود و آمدن ندارد. دوقلو ربطی به عددِ دو ندارد. سپاس ربطی به سه و پاس ندارد. شیشلیک ربطی به عددِ شیش ندارد. مدهوش ربطی به هوش و بیهوش ندارد.
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۳۲)
I admire people who choose to smile after all the things they have been through اون آدمهايى كه بعد از همه ى چيزهايى كه سرشون اومده باز هم انتخاب ميكنن لبخند بزنن رو تحسين ميكنم Don’t complain. Just rebuild your life شکایت نکن، فقط زندگیتو از نو بساز. To whoever reads this I hope something […]
واژگانی با Have
Collocations with HAVE have a bath دوش گرفتن have a drink نوشیدنی نوشیدن have a good time خوش گذرانیدن have a haircut موها را کوتاه کردن have a holiday به تعطیلات رفتن have a problem مشگل داشتن have a rest استراحت کردن have lunch ناهار خوردن have sympathy همدردی کردن
جملات کاربردی در مورد هدیه دادن
Accept a gift هدیه ای رو قبول کردن Receive a gift هدیه ای رو دریافت کردن Give someone a gift به کسی هدیه دادن Shower someone with gifts کسی رو هدیه بارون کردن Wrap (up) a gift کادو پیچ کردن یک هدیه
تعریف شمارو زیاد شنیدم+ اصطلاح انگلیسی دیگر
Your reputation precedes you تعریف شمارو زیاد شنیدم I’m at your disposal من در خدمتم
Saturday, 22 February , 2025