بایگانی‌های اصطلاح و عبارات - صفحه 8 از 12 - الفبای زبان
اصطلاحات کاربردی برای بیان«بی تفاوتی» 10 اردیبهشت 1403

اصطلاحات کاربردی برای بیان«بی تفاوتی»

?What does it make که چی بشه؟ !The hell with it به درک! ?What’s the use فایده ش چیه؟ ?So what خب که چی؟ ?Who cares کی اهمیت میده؟ ?Why bother چرا به زحمت بیفتیم؟ ?Do whatever you like هر کاری دلت می‌خواد بکن It’s all the same for me واسه من هیچ فرقی نمیکنه […]

معنی اصطلاح «From now on» 09 اردیبهشت 1403

معنی اصطلاح «From now on»

From now on= From this time into the future  منبعد، از حالا به بعد، از این پس، از اين به بعد I’m sorry that I dropped by at a bad time. From now on I’ll call you first متاسفم که بد موقع سر زدم. از این به بعد اول تلفن خواهم زد.  Mr. Lee’s doctor […]

اصطلاح «joint effort» 28 فروردین 1403

اصطلاح «joint effort»

joint effort= something achieved or created by two or more people working together تلاش همگانی-کار گروهی-دستاورد جمعی Building this company is a joint effort, so the profits will be shared by everyone who works here ساخت این شرکت یک تلاش همگانی است، بنابراین سود آن بین همه کسانی که در اینجا کار می کنند تقسیم […]

واژه‌های غلط‌انداز 27 فروردین 1403

واژه‌های غلط‌انداز

آسانسور ربطی به آسان و سُر خوردن ندارد. آفتابه ربطی به آفتاب ندارد. بیمار ربطی به مار ندارد. خدا ربطی به خود و آمدن ندارد. دوقلو ربطی به عددِ دو ندارد. سپاس ربطی به سه و پاس ندارد. شیشلیک ربطی به عددِ شیش ندارد. مدهوش ربطی به هوش و بی‌هوش ندارد.

«Turn back the hands of time» به چه معناست؟ 21 فروردین 1403

«Turn back the hands of time» به چه معناست؟

Turn back the hands of time  بازگویی، بازآفرینی یا بازگشت به گذشته. If I could turn back the hands of time, I would make sure to put on sunscreen before going outside every day اگر می‌توانستم زمان را به عقب برگردانم، هر روز قبل از بیرون رفتن از کرم ضد آفتاب استفاده می‌کردم. A snob= […]

اصطلاح «stand on ceremony» 21 فروردین 1403

اصطلاح «stand on ceremony»

stand on ceremony تعارف کردن – رودربایستی داشتن Don’t stand on ceremony تعارف نکن  Please sit down and make yourself comfortable, we don’t stand on ceremony here لطفا بنشین و راحت باش. ما اینجا تعارف نداریم.  Come on. Don’t stand on ceremony here at home بیا داخل، اینجا در خانه تعارف نکن .

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings 21 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ Pull strings

It couldn’t hurt to find out حالا فهمیدنش که ضرری نداره   Pull strings پارتی بازی کردن   Couldn’t agree more کاملا موافقم   green with envy حسادت کردن

۲اصطلاح کاربردی/ Cup of tea 20 فروردین 1403

۲اصطلاح کاربردی/ Cup of tea

 معقولانه و منطقی بودن  To make sense It makes sense to wait until a sunny day to visit together in the park معقولانه و منطقی اینه که صبر کنیم تا یه روز افتابی همدیگه رو تو پارک ببینیم. That Jimmy ran away from home suddenly doesn’t make sense to any of us این که جیمی […]

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble 18 فروردین 1403

۴ اصطلاح کاربردی/ kick up your heals/ Land your self in trouble

kick up your heals کارهایی رو بکن که دوست داری- خوش بگذرون Throw cold water on توی ذوق کسی زدن- دلسرد کردن یک نفر Drive a wedge between us این مسئله داره بین ما جدایی می ندازه- شکاف افتادن در روابط Land your self in trouble خودت را در دردسر می اندازی

اصطلاح «put (one’s) back up» 27 اسفند 1402

اصطلاح «put (one’s) back up»

put (one’s) back up کسی را عصبانی کردن/ آزار دادن To be or become angry, hostile, defensive, defiant, or irritable, or to instill such a feeling in someone else John put his back up when his parents brought up the subject of college جان اذیت شد وقتی پدر و مادرش موضوع دانشگاه را مطرح کردند […]