Long story short
Long story short خلاصه داستان/ مفید و مختصر گویی در زبان بریتیش برای اینکه مختصر گویی کنیم و بحث را خلاصه و مفید کنیم از این اصطلاح استفاده می کنیم. در انگلیسی آمریکایی برای این اصطلاح to make a long story short را استفاده می کنیم. to make a long story short
اصطلاح جبران می کنم
come clean with me با من رو راست باش I will make amends جبران می کنم
اصطلاحات با cut
Cut to the chase برو سر اصل مطلب Cut the crap مزخرف نگو what’s my cut? سهم من چقدره؟ Cut it out ول کن ، بس کن Cut corners میانبر زدن، ماست مالی کردن Cut down کم کردن، کاهش دادنCut up ریز ریز کردن Cut out جدا کردن Cut in وسط حرف کسی پریدن Cut […]
چند اصطلاح کاربردی (۷۹)
Are you high? بالایی؟چیزی زدی؟یک اصطلاح عامیانه است که وقتی طرف مقابل چیزی میگه یا یه جوری رفتار میکنه که انگار حالت طبیعی نیست زبونم بند اومدWords fail me CUT TO THE CHASE vs BEAT AROUND THE BUSH معنی و معادل اصطلاحCUT TO THE CHASE سر اصل مطلب رفتن، حاشیه نرفتن، صاف سراغ اصل موضوع […]
چند اصطلاحات پلیسی
hands upدستا بالا Don’t moveتکون نخور hit the dirtبخواب رو زمین hand over your gunاسلحه ات رو تحویل بده frisk himجست و جوی بدنیش کنین/بگردینش spread themدست و پات رو باز کن bandit territory شهر هرت
اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶)
No offence به دل نگیر None taken به دل نگرفتم chill outاستراحت کردن kick offشروع کردن back outکنار کشیدن Look forجستجو کردن Give upرها کردن، تسلیم شدن Gone upافزایش یافتن Put offبه تعویق انداختن What a pityچه حیف What a nerveچه پررو! What’s the useفایدش چیه؟ که چی؟ What a reliefآخیش، راحت شدم I’m around […]
اصطلاحات و لغات مهم هتل
Book accommodations:رزرو اقامتگاه Check-in at the hotel:مراحل اتاق گرفتن Stay overnight:ماندن در شب Five-star hotel:هتل ۵ ستاره Bed and breakfast:تعرفه هتل با صبحانه Boutique hotel:مهمان خانه اختصاصی و مدرن Check-out time:تایم تسویه حساب و تخلیه Hotel amenities:امکانات رفاهی هتل Room service:سرویس اتاق Single room:اتاق تک نفره Suite:اتاق مجلل هتل Complimentary breakfast:صبحانه رایگان Hotel receptionist:پذیرش هتل […]
چند اصطلاح پرکاربرد (۶۶)
Hush moneyحق السّکوت Have / Get butterfliesدلشوره داشتن Cross my heartبه جان خودم قسم. It’s the end of meبدبخت شدم. What’s cookingقضيه چیست؟ That was the fateقسمت همين بود. Let’s hit the roadبزنیم به جاده.(مسافرت) Don’t be such a nagاینقدر نق و نقو نباش! Pull someone’s legکسي را دست انداختن
اصطلاح !Do not doubt
.because you asked for a blessing for someone other than yourself; It will come for you too !Do not doubt چون برایِ غیرِ خودت نعمت خواستی؛ برایِ تو هم خواهد آمد.شک نکن
اصطلاحات و ضرب المثل های آشنای زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم:زهراکلاته عربی/ idioms meaning function Play devil’s advocate بحث در جهت مخالف، صرفا برای پیش برد بحث و جدل به عنوان بخشی از جمله Put something on ice زیر سر گذاشتن چیزی متوقف کردن یک پروژه به عنوان بخشی از جمله Rain on someone’s parade خراب کردن چیزی به عنوان بخشی از جمله […]
Sunday, 22 December , 2024