بایگانی‌های واژگان کاربردی زبان انگلیسی - صفحه 9 از 39 - الفبای زبان
واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟ 21 آبان 1403

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟

Holy crap  این اصطلاح اسلنگ زمانی به کار برده می شود که از سر تعجب و شوک آور بودن چیزی یا حرف کسی می گوییم «ای وای»- «خدای من» و یا «گندش بزنن!»   Big up=Exaggerate the importance   اغراق کردن درمورد اهمیت چیزی   He big himself up all the time او همیشه درمورد […]

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

فعل عبارت «Ball up» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Ball up به معنای “گیج کردن یا چیزی را پیچیده کردن” است.     Ball up= Confuse = make things complicated   مثال: The new project has balled me up and I have no idea what to do پروژه جدید منو گیج کرده و نمیدونم باید چیکار کنم.  

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟ 21 آبان 1403

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟

Buzz off : بزن به چاک Damn you : لعنت به تو Damn it : لعنتی Drop it : بیخیال Shut up : خفشو Stop it : بس کن Big mouth :دهن لق Dream on : به همین خیال باش Hands off : دستت رو بکش Hell no : عمرا Bullshit : مزخرف Stop nonsense […]

جایگزین های «yes» کدامند؟ 21 آبان 1403

جایگزین های «yes» کدامند؟

  Yeah Sure Yup Absolutely Of course Okay Alright Definitely Certainly Fine

عباراتی برای پریشب، پریروز، پس فردا 21 آبان 1403

عباراتی برای پریشب، پریروز، پس فردا

The night before last پریشب The day before yesterday پریروز The day after tomorrow پس فردا Every other day یک روز در میان Two days in a row دو روز پشت سر هم The other day چند روز پیش

«edible» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

«edible» به چه معناست؟

  eat : خوردن edible : خوردنی It’s not edible این خوردنی نیست. It’s edible این خوردنیه.

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است 20 آبان 1403

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است

   My watch is 5 minutes slow  ساعتم ۵ دقیقه عقب هست.  My watch is 5 minutes fast  ساعتم ۵ دقیقه جلو هست.  My watch has stopped  ساعتم خوابیده (کار نمیکنه).  He looked at/glanced at/consulted his watch  او به ساعتش نگاه کرد.  I don’t like to wear a watch  دوست ندارم ساعت به دستم ببندم.

15 آبان 1403

 کاربرد فعل Get away

این فعل هم به معنی فرار کردن و دور شدن و هم به معنی رفتن و عزیمت کردن است. مثال: We walked to the next beach to get away from the crowds به ساحل بعدی رفتیم تا از جمعیت فرار کنیم. همچنین این عبارت اگر به همراه With بیاید، به معنی قسر در رفتن و […]

جمله کاربردی انگلیسی برای آرزوی موفقیت 14 آبان 1403

جمله کاربردی انگلیسی برای آرزوی موفقیت

Best of luck بهترین شانس را برای شما میخواهم Break a leg موفق باشی  I hope everything will be all right امیدوارم همه چیز درست باشد.  I hope things will turn out fine امیدوارم همه چیز خوب شود.  You’ll do great شما عالی خواهید بود!  Wishing you lots of luck برای شما آرزوی شانس زیادی […]