واژه «old hand» به چه معناست؟
Old hand ماهر؛ کار کشته، با تجربه I am an old hand on these occasions من تو این جور مواقع کار کشته ام I am becoming something of an old hand at these debates من در این نوع مناظره ها به یه کار کشته/ ماهر تبدیل می شوم
چند اصطلاح انگلیسی موقع خرید کردن (۱۳)
?Is this on sale تخفیف خورده؟ ?Can I return this میتونم پسش بدم؟ ?Can I try it on میتونم پرو کنمش؟ ?Is tax included آیا مالیاتش حساب شده؟
واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی
upfront صادق، رک و روراست ، بی غل و غش Adam has always been upfront with us آدام همیشه با ما روراست بوده است She wasn’t upfront about her real intentions او درمورد نیات واقعیش با ما روراست نبود.
به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟
Homebody=One whose interests center on the home معنی: خونه دوست؛ خانه نشین- کسی که اهل فعالیتهای بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح میده. Terry’s a bit of a homebody, so there was no more clubbing تری کمی خانه نشین/ خانه دوست است، بنابراین دیگر خبری از باشگاه نبود I’ll […]
چند واژه پرکاربرد / Red Flag & Nerd به چه معناست؟
گِسوات(Guess What):حدس بزن چی شد، بگو چی شد (Nice Guy): بچه مثبت (Ask Out):کسی رو به بیرون دعوت کردن، درخواست قرار ملاقات (Literally):عیناً، مو به مو (Traumatize):آسیب روانی دیدن (Nerd):خورهی چیزی بودن، آدمی که علاقه مفرط به چیزی داره (Sober): تحت اللفظیش میشه هوشیار و عاقل ولی تو جامعه ما به آدم پاستوریزه میگن (Vibe): […]
مترادفی برای فعل «Tear up»
فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم. The old photo album had been torn into pieces, […]
واژه «Numb» به چه معنی است؟
Numb definition :If a part of your body is numb, you are unable to feel it, usually for a short time نکته: در کلمه numb حرف “b ” تلفظ نمی شود. یکی از کاربرد های کلمه numb به عنوان صفت: کلمه “numb” چند کاربرد دارد؛ یکی از کاربردهای این کلمه مفهوم “بی حسی” را بیان […]
واژه «Essay» به چه مفهوم است؟
Essay SYN: make an attempt at; test (رسمی) کوشش کردن، سعی و تلاش کردن؛ آزمایش کردن، امتحان کردن In 1961 the actor Paul Newman essayed the role that perhaps best defined his screen persona, that of pool shark “Fast” Eddie Felson in The Hustler در سال ۱۹۶۱، پل نیومن بازیگری نقشی را امتحان […]
«To wobble» به چه معناست؟
to wobble syn=fall forward=falter= tremble= shake تلوتلو خوردن throw away trash دور ریختن زباله
واژه ای برای «شایستگی ، استعداد»
caliber شایستگی استعداد، کاردانی، لیاقت فقط شخصی با استعداد او می تونه این کارو انجام بده. Only someone of his caliber can do this job کجا می تونیم یکی دیگه در حد و اندازه های او پیدا کنیم؟ ?Where can we find another person of his/her caliber اون مدرسه دانش آموزانی در حد و اندازه […]
Saturday, 22 February , 2025