بایگانی‌های لغات ضروری زبان - صفحه 13 از 25 - الفبای زبان
درباره فعل «Penetrate» 21 اسفند 1402

درباره فعل «Penetrate»

penetrate-( verb / فعل ) رسوخ ، نفوذ کردن در ، بداخل سرایت کردن ، رخنه کردن The enemy has been penetrated the villages دشمن به روستاها نفوذ کرده است. Scientists penetrated the secrets of the atom دانشمندان به اسرار اتم نفوذ کردند. Pain has penetrated the souls درد بر جانها رخنه کرده است. This […]

واژه «Elliptical» 20 اسفند 1402

واژه «Elliptical»

Elliptical SYN: oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده […]

ساختاری برای اجازه گرفتن 20 اسفند 1402

ساختاری برای اجازه گرفتن

فعلهای "can"، "could"، "may"، "might" و "would"

درباره irreparable & irreversible 20 اسفند 1402

درباره irreparable & irreversible

irreparable & irreversible   صفت های irreversible و irreparable معنای شبیه به هم دارند این دو واژه گاها به یک معنی استفاده میشن ولی به طور کلی صفت irreparable به معنای جبران ناپذیر و صفت irreversible به معنای برگشت ناپذیر هست. irreversible: incapable of being reversed or turned about or back; incapable of being made […]

درباره  Sports/Sport/A sport 15 اسفند 1402

درباره Sports/Sport/A sport

Sports/Sport/A sport  وقتی به یک ورزش خاص اشاره میکنیم، sport قابل شمارش است و می‌تواند همراه با a بکار برود: cricket is a very popular sport in Yorkshire کریکت یک ورزش محبوب در Yorkshire است.  اما وقتی از ورزش در مفهوم کلی استفاده می‌کنیم، sport غیر قابل شمارش محسوب می‌شود: She writes articles on sport […]

a lot of همیشه معادل much نیست 15 اسفند 1402

a lot of همیشه معادل much نیست

 در انگلیسی، a lot of همیشه معادل much نیست. She didn’t gain much experience She gained very little experience او تجربه چندانی بدست نیاورد (-)  She didn’t gain a lot of experience She learnt sth from it او تجربه‌ای که بدست آورد خیلی نبود (ولی یه چیزی یاد گرفته (+))

توصيف ظاهري افراد (۱۰) 14 اسفند 1402

توصيف ظاهري افراد (۱۰)

توصيف ظاهري افراد Good looking خوش قيافه Attractive خيره كننده Skinny استخواني و لاغر Obese خيلي چاق Muscular عضلاني Broad shouldered شانه پهن Sun tanned آفتاب سوخته Rosy cheecked لپ گلي Thin faced صورت باريك Round faced صورت گرد Bald كچل Scruffy شلخته Dry hair/ greasy hair موي خشك/ چرب Freckles كك و مك Arched […]

چند عبارت کاربردی (۱۰۱) 14 اسفند 1402

چند عبارت کاربردی (۱۰۱)

We are living in the age of technology ما در عصر تکنولوژی زندگی میکنیم He left home at the age of 16 او در سن ۱۶ سالگی خانه را ترک کرد You mean so much to me خیلی فدای داری Don’t be a stranger بیشتر خبر مار بگیر. I was on a roll تو دور […]

واژگان کاربردی (۱۰۵) 13 اسفند 1402

واژگان کاربردی (۱۰۵)

Economy اقتصاد Inflation تورم Investment سرمایه گذاری Trade تجارت Tax مالیات Supply عرضه Demand تقاضا Unemployment بیکاری

کلماتی که بیانگر تاکید هستند 12 اسفند 1402

کلماتی که بیانگر تاکید هستند

Above all از همه مهم تر Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly به وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقىقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتما. ابسولوت لی Positively قطعا، بي […]