بایگانی‌های الفبای زبان - صفحه 24 از 185 - الفبای زبان
اصطلاح «ignorance is bliss» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «ignorance is bliss»

 ignorance is bliss این اصطلاح اشاره دارد به ضرب المثل معروف خودمان دارد که می گوید «بی خبری خوش خبری»/بیانگر آرامشی که افراد ناآگاه دارند He never keeps up with the news or cares about the troubles in the world because he believes that ignorance is bliss او هرگز با اخبار همراه نیست و به […]

درباره فعل «to revive» 22 اردیبهشت 1403

درباره فعل «to revive»

to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry  مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن»

Born with a silver spoon=born into a very rich family در ناز ونعمت بزرگ شدن   She may have a lot of money, but she earned every penny herself; she wasn’t born with a silver spoon in her mouth او ممکن است پول زیادی داشته باشد، اما هر پنی را خودش به دست آورده است. […]

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح/ ضرب المثل «گله را به دست گرگ سپردن»

fox guarding the henhouse گله را به دست گرگ سپردن اصطلاح fox guarding the henhouse «روباه نگهبانی از مرغ‌خانه» به معنای قرار دادن شخصی نامناسب در موقعیت اعتماد یا قرار دادن کسی در موقعیتی است که خودش را پلیس نگه می‌دارد. My sister is going to put her ex-convict brother-in-law in charge of her business, […]

اصطلاح «Out of the woods» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Out of the woods»

Out of the woods پایان شرایط سخت و خطرناک/ خطر از سر کسی رفع شده باشد/رهایی از مشکلات The surgery went very well and he just needs to recover now, so he’s officially out of the woods عمل جراحی خیلی خوب پیش رفت و او فقط باید اکنون بهبود یابد، بنابراین خطر از سر او […]

لغات با ریشه «vis & vid» 19 اردیبهشت 1403

لغات با ریشه «vis & vid»

ریشه “vis یا vid” در معنای “دیدن” است.نمونه لغات بیشتر با این ریشه: Video ویدئو  Visa روادید  Visible قابل رویت  Visitor بازدید کننده  Vision بینش، بصیرت  Envision تجسم کردن، در نظر گرفتن  Revision بازنگری، اصلاح  Visual بصری  Vis-a-vis چشم تو چشم Invisible غیر قابل رویت  Evident واضح ، مشهود Vista چشم انداز  Provide از قبل […]

نشانه ها و علامتهای اختصاری در زبان انگلیسی 19 اردیبهشت 1403

نشانه ها و علامتهای اختصاری در زبان انگلیسی

( , ) comma کاما ( . ) period, decimal point نقطه ( ; ) semicolon نقطه ویرگول ( : ) colon دو نقطه ( ! ) exclamation mark / exclamation point علامت تعجب ( ? ) question mark علامت سوال ( ‘ ) apostrophe, prime آپوستروف ( ” ) quotation mark علامت نقل قول […]

اصطلاح «Barking up the wrong tree» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Barking up the wrong tree»

Barking up the wrong tree از این اصطلاح می توان به ضرب المثل معادل آن «این قبری که سرش گریه میکنی مرده توش نیست» اشاره کرد./گشتن برای پیدا کردن چیزی در جای اشتباه… واق‌واق پای درخت اشتباه: یک اصطلاح انگلیسی است به معنی تأکید کردن روی موضوعی که بی‌ثمر و بدون نتیجه است، مثل سگی […]

اصطلاح «Storm in a teacup» 18 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Storm in a teacup»

Storm in a teacup (UK idiom) عصبانیت یا واکنش شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت نگرانی یا ناراحتی شدید نسبت به مسئله‌ای بی‌اهمیت/خشم یا هیجان شدید در مورد یک موضوع بی اهمیت. A small event that has been exaggerated out of proportion The whole controversy turned out to be a storm in a teacup تمام بحث […]