eat : خوردن edible : خوردنی It’s not edible این خوردنی نیست. It’s edible این خوردنیه.

Best of luck بهترین شانس را برای شما میخواهم Break a leg موفق باشی  I hope everything will be all right امیدوارم همه چیز درست باشد.  I hope things will turn out fine امیدوارم همه چیز خوب شود.  You’ll do great شما عالی خواهید بود!  Wishing you lots of luck برای شما آرزوی شانس زیادی […]

 Screw up گند زدن Our meeting are screwed up جلسه مان به گند کشیده شد Volatile بی ثبات The situation is Volatile اوضاع بی ثبات است Prevail حاکم بودن Common sense doesn’t Prevail in your decisions عقل در تصمیمات شما حاکم نیست

Elegant: زیبا Gorgeous: زیبا ، محشر Stunning: زیبا ، چشم نواز Adorable, cute: بامزه Exquisite: زیبا ،شکیل

Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن

Gifted Brilliant Sharp Clever Intelligent Ingenious Knowledgeable Shifty Supersubtle Understanding

Oddly enough=by the way Oddly enough I was telling them the last night story  اتفاقا داشتم داستان دیشب رو براشون می گفتم As it happens As it happens She was gonna tell me the truth اتفاقا او داشت حقیقتو رو به من می گفت

    فعل عبارتی (phrasal verb)  bear on به معنای “نفوذ کردن، تاثیر گذاشتن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Influence, affect     The judge’s character may well bear on the final decision شخصیت قاضی ممکن است روی رای نهایی تاثیر بگذارد  

چند راه برای گفتن همین الان باید برم… I have to leave now I must go now I should head out now I’m off now I need to head out I’ve got to run now It’s time for me to head out I have to get going I’m leaving now I have to make a […]

Related to ارتباط برقرار کردن با… Associated with هم ذات پنداری با یک شخصیت  Sympathize with همدردی کردن با شخصی Connect with پیوند برقرار کردن با … Align with همسو شدن با…