واژه «Aggression» به چه معناست؟
Aggression لغت به معناي “پرخاشگری/ خشونت/ تجاوز” يكي از پركاربردترين لغات انگليسی است. The army is prepared to stop any foreign aggression ارتش آماده است تا هرگونه “تجاوز” خارجي را متوقف كند. he needs to work through his aggression او باید روی پرخاشگری خود کار کند he called for an end to […]
انواع سبزیجات در انگلیسی
Leek…………..…………………. تره Spinach…….………………اسفناج Mint…….….…………………..نعناع Parsley….….……………….جعفری Radish……..…………………تربچه Basil…………………………..ریحان Cress………..………………..شاهی Celery…….…………………..کرفس Cabbage………………………..کلم Lettuce……..…………………کاهو Fenugreek….…………….شنبلیله Garlic……….………………….سیر Fennel…..…………………رازیانه Artichoke……………………کنگر Spearmint..………………….پونه Dill…………….………………..شوید
اشتباه رایج Investigate vs Investigation
کلمهی investigate بدون حرف اضافه استفاده میشود.این واژه به معنای بررسی کردن/ تحقیق کردن/ بازرسی کردن است. investigate sth The cause of the accident is still being investigated علت حادثه همچنان در حال بررسی است. اما کلمهی investigation همراه با حرف اضافهی into بکار میرود. investigation into sth The army is conducting its […]
اشتباه رایج People vs Peoples
واژهی people اگر به معنی “قوم، نژاد یا مردم یک ملت” باشد، اسم مفرد قابل شمارش است و میتواند a بگیرد یا بصورت جمع بکار برود: a people = a race His dream is that the peoples of the world will one day unite آرزویش این است که اقوام/نژادها/ملتهای دنیا یک روز متحد شوند. اما […]
اشتباه رایج Living & life در جملات
در عبارت هایی که مرتبط با ایدهی پول در زندگی هستند، از کلمهی living استفاده میشود، نه life: Salaries have not kept up with increases in the cost of living حقوقها هماندازه با هزینههای زندگی افزایش پیدا نکردهاند. It’s difficult to earn/make a living as an actress دشوار است که بعنوان بازیگر [هزینههای] زندگی […]
لغتهای انگلیسی کاربردی در مورد شهرها
city شهر town شهرک ،شهر کوچک capital پایتخت Country/ Country side خارج از محدوده شهری metropolis کلان شهر large city شهر بزرگ و پهناور small town شهرک کوچک village روستا center مرکز downtown مرکز شهر suburb حومه شهر/ بیرون شهر region ناحیه neighborhood همسایگی، مجاورت Crowded city شهر شلوغ urban areas محدوده های شهری
اصطلاح عبارتی «Wig out» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Wig out به معنای “برافروخته شدن و کنترل خود را از دست دادن” است. Wig out= become excited and lose control مثال: He wigged out when he heard that he had failed وقتی شنید که شکست خورده است، برافروخته شد.
۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ سَرسَری کاری کردن
He left for good برای همیشه رفت! Wrap up=Cover in paper=Dress warmly دور چیزی کاغذ پیچیدن، لباس گرم پوشیدن They wrapped up the presents then put a ribbon around them آنها هدیه ها را کادوپیچ کردند و دورشان روبان پیچیدند. half-assed سرسری کاری کردن/ نیمه نصفه I don’t do anything half-assed هیچ […]
اصطلاح «دست کج بودن» به انگلیسی
she has sticky fingers او دستش کجه/ دزده اصطلاح “انگشتان چسبناک” داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش می چسبند! The criminal in question is said to have sticky fingers گفته می شود جنایتکار مورد نظر دستشون کج است.
مثالهای رایج درباره افعال ترکیبی
Get along with (با کسی کنار آمدن) ?Do you get along with your coworkers (آیا با همکارانت کنار میآیی؟) Run into (به طور اتفاقی برخورد کردن) I ran into an old friend yesterday (دیروز به یک دوست قدیمی برخوردم.) Call off (لغو کردن) They called off the meeting due to bad weather (جلسه را به […]
Wednesday, 18 December , 2024