مکالمه شماره (۱۱)
?A: Are you going to vote ?B: Yes, are you ?A: Yes, but what day are the elections ?B: You don’t know what day the elections are A: That’s why I’m asking you B: They’re this coming Tuesday A: Really B: Yes, I’m serious A: Good thing you told me B: I can’t believe you […]
اصطلاح «zero in on» به چه معناست؟
zero in on=you focus your attention on it این اصطلاح دو معنی دارد ۱-تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کردن/۲-نشانه گرفتن با اصلحه We’ve zeroed in on the real problem we don’t save enough money ما روی مشکل واقعی متمرکز هستیم پول کافی پس انداز نمی کنیم I like the way our […]
ساختار گرامری « It takes + (time) + to + (verb)»
It takes + (time) + to + (verb) وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید: It takes + (time) + to + (verb) “It takes one hour to get there” “It takes forty-five minutes for me to get ready” “It takes four quarters to complete […]
فعل عبارتی «fall over»
fall over=they fall to the ground فروافتادن، (ناگهان) افتادن، نقش برزمین شدن My little girl was running along when she fell over, so I picked her up and gave her a hug دختر کوچولوی من در حال دویدن بود که افتاد، بنابراین او را بلند کردم و بغلش کردم Be careful when you’re walking in […]
یک اشتباه گرامری /استفاده نابه جا از حرف اضافه (۶)
قبل از بعضی اصطلاحات که با next, last, this, that, one, every, each, some, any, all شروع میشوند، از حرف اضافه استفاده نمیشود. See you on next Sunday See you next Sunday Come on any day you like Come any day you like The party lasted for all night The party lasted all night
چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹)
(جل الخالق) Holy moly (تپل مپل) Roly poly (کوتوله موتوله) Humpty Dumpty (کوچولو موچولو) Itsy bitsy (گوگولی مگولی) Goochy goochy goo (هوای دونفره) lovey dovey weather (باشه حتما) Okey dokey (آبکی شلکی) Wishy washy (یهویی، بخوای نخوای) Willy nilly (فس فس نکن) Don’t dilly dally
آشنایی با چند واژه مصوب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای واژههای ماکسیمم و مینیمم، دو واژه بیشینه و کمینه را پیشنهاد داده است. به گزارش الفبای زبان، روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهمناسبت روز جهانی زن در ریاضیات، واژۀ مصوّب فرهنگستان در زمینهٔ ریاضی را به اشتراک گذاشته است. نگاشت (mapping, map): رابطهای که هر نقطه […]
اصطلاح «ignorance is bliss»
ignorance is bliss این اصطلاح اشاره دارد به ضرب المثل معروف خودمان دارد که می گوید «بی خبری خوش خبری»/بیانگر آرامشی که افراد ناآگاه دارند He never keeps up with the news or cares about the troubles in the world because he believes that ignorance is bliss او هرگز با اخبار همراه نیست و به […]
درباره فعل «to revive»
to revive=restore to life or consciousness احیاء کردن/ زنده کردن/ دوباره خلق کردن synonyms= animate, quicken, reanimate, recreate The economy is beginning to revive اقتصاد شروع به احیاء شدن کرده. an attempt to revive steel industry مثال تلاش برای احیای صنعت فولاد The doctors could revive him دکتر ها تونستند احیاش کنند
اصطلاح «شایعه شده که…»
It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج میکنن. She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying او را به […]
Tuesday, 24 December , 2024