بایگانی‌های #الفبای زبان - صفحه 112 از 115 - الفبای زبان
اصطلاحی درباره وسواس یا اشتغال ذهنی داشتن 13 آبان 1402

اصطلاحی درباره وسواس یا اشتغال ذهنی داشتن

To have a bee in one’s bonnet=To be extremely busy=to be preoccupied or obsessed with something  خود واژه Bee به معناز زنبور است/ اشتغال ذهنی یا وسواس یا دلمشغولی داشتن/    He has a serious problem. So, he has a bee in his bonnet about removing the problem  او یک مشکل جدی دارد. بنابراین ذهنش […]

عبارات مورد استفاده در موقعیت آدم فراموش کار 13 آبان 1402

عبارات مورد استفاده در موقعیت آدم فراموش کار

It slipped my mind یادم رفت.  I lost my train of thought رشته افکارم پاره شد.  I have memory like a sieve حافظه‌م داغونه.  I don’ t remember you شما رو بخاطر نمیارم.  I can’ t place you شما رو بجا نمیارم.

لغات کاربردی درباره دریا 13 آبان 1402

لغات کاربردی درباره دریا

deep sea دریای عمیق gray sea دریای خاکستری warm sea دریای گرم stormy sea دریای طوفانی sea water آب دریا sea floor کف دریا sea creature موجود دریایی

عبارات کاربردی (۱۰۰) 13 آبان 1402

عبارات کاربردی (۱۰۰)

Be creative خلاق باش Be relaxed آرام باش Be motivated باانگیزه باش Be educated تحصیل کرده باش Be thoughtful با ملاحظه باش Be kind مهربان باش Be determined مصمم باش Be good خوب باش

اصطلاح From A to Z 13 آبان 1402

اصطلاح From A to Z

From A to Z=from beginning to end= completely  از اول تا آخر، از سیر تا پیاز، به طور کامل  He knows the subject from A to Z  او از سیر تا پیاز موضوع را ‌می‌داند He knows the Bible from A to Z. See full dictionary entry for A او کتاب مقدس را از سیر […]

اشکال مختلف «اسم شما چیه؟» 13 آبان 1402

اشکال مختلف «اسم شما چیه؟»

?What’s your name اسم شما چیه ؟ ?can I ask u ,what’s your name please می تونم اسم تو بپرسم لطفا ?may I ask you what’s your name ممکن هست اسم تو بپرسم ؟

Get the hell out of here 13 آبان 1402

Get the hell out of here

Get the hell out of here برو گم شو، گورت رو گم کن؛ گور (خود را) گم کردن، رفتن گم شدن  They must pack up and get the hell out of here  باید اسباب‌هایشان را جمع کنند و بروند گم شوند.    Let’s get the ball out of here, before any shooting starts بهتر است […]

اصطلاح That’s the way the cookie crumbles 13 آبان 1402

اصطلاح That’s the way the cookie crumbles

  That’s the way the cookie crumbles کاری است که شده/ چاره ای نیست   That’s the way things go sometimes and there’s nothing you can do about it زندگی همین است، جز این نمی‌شود، چاره‌ای نیست، وضعیتی که پیش آمده و کاری در مورد آن نمی‌توان انجام داد  You lost your job? That’s the […]

In my opinion 21 مرداد 1402

In my opinion

جملات كاربردي: I’m positive thatاطمینان دارم که.. I feel thatاحساس می‌کنم که.. In my opinionبه نظر من.. The way I see thingsآنطور که من می‌بینم..آنچه پیداست.. If you ask me…, I tend to think thatاگر از من بپرسید.. اینطور فکر می‌کنم که..

چند عبارت و اصطلاح (۸۱) 08 مرداد 1402

چند عبارت و اصطلاح (۸۱)

I am worriedدلم شور میزنه Good old daysیاد اون روزها بخیر Stick to your jobبچسب به کارت God willingانشاالله Back to workبه کارت برس It’s all your faultهمش تقصیر تو است Hold your wordsحرف دهنتو بفهم As you wishهر جور راحتی