افعال go to sleep/ Wake up/ take a nap
Wake up Definitions= arise from sleeping, awaken, become conscious معنی: بیدار شدن از خواب ، بیداری ، هوشیار شدن مثال : I woke up at 7am this morning صبح ساعت هفت از خواب بیدار شدم nap / take a nap Definition: sleep for a short time during, usually during the middle of the day معنی: […]
لغات با حروف اضافه خاص/ حرف اضافه happy چیست؟
۱- (be) accustomed to عادت داشتن به ۲-(be) good at خوب بودن در ۳-acquainted to آشنا با ۴-adequate for مناسب برای ۵- afraid of ترسیده از ۶-ashamed of خجالت زده از ۷-attentive to متوجه به ۸- bored with خسته از ۹-capable of توانا در ۱۰-composed of متشکل از ۱۱-coverd with پوشیده از ۱۲-envious of حسود […]
۲ ضرب المثل انگلیسی درباره خواب
انگلیسی ها میگویند :زود خوابیدن و زود بیدار شدن باعث می شود انسان سالم، ثروتمند و عاقل شود. The English say, ‘Earlŷ to bed, early to rise, makes a man healthy, Wealthy, and wise یک مثل قدیمی می گوید، “سحر خیز باش تا کامروا باشی. As the old saying goes, the early bird catches […]
واژه «shrewd» به چه معنیه؟
shrewd زیرک، زرنگ، حیله گر، با هوش، ناقلا، موذی a shrewd east wind باد شرقی موذی It is just a shrewd understanding of what matters in their lives این فقط یک درک زیرکانه از آنچه در زندگی آنها اهمیت دارد است He was a shrewd judge او یک قاضی زیرک بود He had […]
واژه «تحقیرآمیز »
disdainful اهانت آمیز- توهین آمیز work for my brother?’ she said, with a disdainful snort برای برادرم کار کنم؟ او با لحن تحقیرآمیزی گفت with a last disdainful look, she turned towards the door با آخرین نگاه تحقیرآمیزش به سمت در چرخید he cast a disdainful glance in their direction نگاهی تحقیرآمیز به سمت آنها […]
اصطلاح «second only to» به چه معنیه؟
be second only to sth دومین بودن بعد از ، حائز رتبه ی دوم، در درجه ی دوم The euro will have a circulation second only to that of the dollar گردش یورو بعد از دلار در جایگاه دوم قرار دارد. Glaciers are part of Earth’s hydrologic cycle and are second only to the oceans […]
عبارت «چه برسد به اینکه…»
much less چه برسه به اینکه … نکته؛ این عبارت بعد از جملات منفی استفاده می شود. I never even spoke to the man, much less insulted him من هیچوقت با اون صحبت نکردم، چه برسه به اینکه بهش توهین کرده باشم. John couldn’t even pick up the box, much less carry it […]
نکته مهمی درباره واژه «Rare»
برای چیزهایی که تعداد کمی از آنها وجود دارد از کلمهی rare استفاده میشود: Rare coins are usually worth a lot of money برای رویدادهایی که خیلی کم رخ میدهند هم از کلمهی rare استفاده میشود: I was lucky enough to witness one of her rare public appearances برای توصیف چیزهایی که معمولاً رایج هستند […]
مترادف های برای «خوشمزه»
tasty savory yummy tasteful flavorful exquisite palatable succulent delectable appetizing toothsome flavorsome drool-worthy scrumptious finger-licking mouth-watering
چند اصطلاح دو قسمتی : Idds and ends / Ins and outs
Ins and outs جزییات Trial and error آزمون و خطا Downs and out آس و پاس Black and white موضوع شفاف By and large بطور کلی، در کل Dos and don’ts بایدها و نبایدها Give and take بده بستون Safe and sound امن و امان Cut and dried شسته رُفته Sick and tired خسته و […]
Friday, 22 November , 2024