۳اصطلاح کاربردی/ Put in a good word for me
Let the cat out of the bag لو دادن؛ رازی را فاش کردن Tim let the cat out of the bag about my surprise birthday party تیم سوپرایز جشن تولد غافلگیرکننده من را لو داد Put in a good word for me سفارش منو بکن I really need a job and I was hoping […]
معنی اصطلاح «the big picture»
the big picture=the situation as a whole تصویر کلی /نمای کلی/دورنما he’s so involved in the minutiae that he often overlooks the big picture او آنقدر درگیر جزئیات است که اغلب وضعیت کلی را نادیده می گیرد We need to look at the big picture before we can work out specific details قبل از اینکه […]
اصطلاح «For the time being»
For the time being = For now=Temporarily موقتا، فعلا، عجالتا For the time being, Janet is working as a waitress, but she really hopes to become an actress soon جانت فعلا یک گارسون است، اما واقعا امیدوار است که روزی یک هنرپیشه شود. We’re living in an apartment for now, but soon we’ll be looking […]
معنی اصطلاح «From now on»
From now on= From this time into the future منبعد، از حالا به بعد، از این پس، از اين به بعد I’m sorry that I dropped by at a bad time. From now on I’ll call you first متاسفم که بد موقع سر زدم. از این به بعد اول تلفن خواهم زد. Mr. Lee’s doctor […]
۳ اصطلاح با واژه «Act»
Act of God خواست و تقدیرخداوند !the flooding was surely an act of God سیل قطعا خواست خدا بوده! be/get in on the act وارد عمل شدن/سهیم شدن و هم جریان شدن با چیزی We started selling them last year, and now other stores are getting into the act ما فروش آنها را از سال […]
نقل قول در زبان انگلیسی
تهیه و تنظیم:زهرا کلاته عربی/ نقل قول در زبان انگلیسی انواع مختلفی دارد که ما امروز در این مطلب به بررسی آنها می پردازیم. نقل قول مستقیم (Direct Speech) وقتی اتفاق می افتد که ما دقیقا همان کلماتی که یک نفر دیگر در جمله اش استفاده کرده را می آوریم. مثلا اگر نویسنده یا گوینده […]
قید های تکرار (Adverbs of frequency)
تهیه و تنظیم: حسین شیردل/ قید های تکرار (Adverbs of frequency) نشان می دهند که هر چند وقت یکبار (یا چند بار) چیزی اتفاق افتاده یا می افتد. محدوده تکرار یک عمل از ۱۰۰ درصد (یعنی همیشه) تا ۰ درصد (هیچ وقت) متغیر است. (در تصویر بالا هر چه از بالا به سمت پایین می […]
ساختار کاربردی It takes + (time) + to + (verb)
It takes + (time) + to + (verb) وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید. مثالها: It takes one hour to get there It takes forty-five minutes for me to get ready It takes four quarters to complete a football game It takes 7 […]
چند اصطلاح کاربردی/ «Let the cat out of the bag»
Let the cat out of the bag لو دادن؛ رازی را فاش کردن Put in a good word for me سفارش منو بکن You look familiar آشنا به نظر میرسی Long story short کوتاه بگم Way to go دمت گرم
چند ساختارهای مهم و ضروری(۱۰)
is situated in the heart of urban center در قلب مراکز شهری واقع شده است drastically reduces کاهش چشمگیر/ چشم نواز needs to be efficient باید کارامد باشد ….Proponents claim that حامیان ادعا می کنند offers the promise of این نوید را می دهد که… urban renewal بازسازی شهری sustainable production تولید پایدار year-round […]
Friday, 15 November , 2024