«اجازه بده همراهیت کنم» چی میشه؟
Let me walk you out=I’ll walk you out همراهی کردن کسی / قدم زدن با کسی ?How do I get out of here I’ll walk you out چطوری از اینجا برم؟ من تو را همراهی می کنم
اصطلاحات بازی همستر (۱)
Coin سکه Level up ارتقاء سطح Per hour در هر ساعت Boost تقویت، افزایش Mine استخراج کردن/معدن Daily combo ترکیب روزانه Airdrop توزیع رایگان سکه یا توکن(مفهوم ایردراپ در دنیای ارزهای دیجیتال) استخراج کردنMine صرافیExchange پول درآوردنEarn سودProfit قیمتPrice فروشگاهMarket قانونیLegal ویژهSpecial
همه چی رو هواست…
Up in the air Synonyms=uncertain or iffy=Not settled, uncertain همه چی رو هواست / نامشخص است/ حل نشده ?Are your birthday plans up in the air آیا برنامه های تولدت رفت رو هوا؟ if you have a bad cold today, the possibility of going on a picnic this weekend is still up in the […]
واژه ای برای معانی «واژگونی/ زیر و رو شدن»
capsize=overturn accidentally این واژه به معنی واژگون/سرنگون/غرق شدن وسایل موتوری مثل ماشین و کشتی و غیره است. to capsize (verb) واژگون/ سرنگون/غرق کردن / زیرو رو کردن/نابود شدن نکته: to capsize به عنوان فعل هم می تواند با حرف اضافه و هم بدون حرف اضافه در جمله استفاده شود. مثالها: ?do you know what […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۴۰)
One day, the people who didn’t believe in you will tell everyone how they met you يه روزى همه ى اونهايى كه باورت نداشتن، براى ديگران تعريف ميكنن چطور باهات آشنا شدن . God will never leave you empty he will replace everything you lost if he asks you to put something down it’s because […]
اصطلاح «as Clear as mud» به چه منظور است؟
as Clear as mud=Not clear at all= not easy to understand واژه mud یعنی لجن/ تیره. و این اصطلاح به این معنی است که مثل لجن تیره و نامشخص است پس یعنی چیزی که خیلی مشخص نباشه و فهمش سخت باشه/ مبهم/ غیرواضح He’s a great scientist, but I find his explanation of bacteria […]
اصطلاح «شایعه شده که…»
It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج میکنن. She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying او را به […]
اصطلاح «a feast for the eyes»
a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]
چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»
but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم
چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger
He doesn’t lift a finger دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)
Sunday, 22 December , 2024