انواع گوشت به انگلیسی
Lamb گوشت برهVeal گوشت گوسالهGoat بزRabbit خرگوشGoose غازDuckling جوجه اردکDuck اردکChicken مرغBeef گوشت گاوTurkey بوقلمونPork گوشت خوکQuail بلدرچینFish ماهیCrab خرچنگOctopus اختاپوس(هشتپت)Tuna ماهی تنShrimp میگوSquid ماهی اسکویید (مرکب)Tripe سیرابیLiver جانبیSausage سوسیس Fresh meat گوشت تازهSpoiled meat گوشت فاسد Fillet فیلهRoasted برشته شدهBoneless بدون استخوانSkinless بدون پوستMince گوشت چرخ کردهCooked پخته شدهRaw خام
TAKE افعال
چرت زدن- take a napتاکسی گرفتن take a cabبه نوبت- take turnsریسک کردن – take a riskبشین – take a seatتماس گرفتن – take a callامتحان دادن – take a testنگاه کنید- take a lookدوش گرفتن- take a showerقرص(دارو) مصرف کن – take medicine عکس گرفتن – take a picture عجله نکن- take your tim
جملاتی با کاربرد روزمره
Open the doorدر رو باز کن Shut the windowپنجره رو ببند Look at itبهش نگاه کن Look outبیرون رو نگاه کن ، یا مواظب باش Listen to meبه من گوش کن Let us startاجازه بدید شروع کنیم Go and seeبرو و ببین Go awayدور شو Give me a chairبه من یک صندلی بده That is […]
چند عبارت برای تشکر
You are greatﺗﻮ ﻋﺎﻟﯽ ﻫﺴﺘﯽ. I owe you oneمن به تو یکی بدهکارم Thanks a bunch ﺧیلی تشکر I appreciate itﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﻡ. You’re very kindﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ. You’re an angelﺗﻮ ﯾﮏ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯾﯽ. You are the bestﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﯽ. Thanks a millionﯾﮏ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺑﺎﺭ سپاسگزارم I’m in your debt من ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺪﯾﻮﻧﻢ. You saved my dayﺗﻮ […]
چند اصطلاح درباره خرید کردن (۱۰)
It cost a fortuneIt cost an arm and a leg(با ارزش بودن، ارزش خریدن رو داشتن) That’s a rip-off(تیغ زدن کسی،دزدی، کلاهبرداری کردن با قیمت بالا) I can’t afford it(توان خریدن ش رو ندارم) That’s a bit pricy/pricey(یه خورده گرانه) That’s quite reasonable(کاملا منطقیه) It’s 20% off(بیست درصد تخفیف داره) That’s a good deal(معامله خوبیه) […]
من حساسیت دارم! …I ‘m allergic to
“حساسیت داشتن نسبت به چیزی” To be + allergic to + اسم .I ‘m allergic to catsمن به گربه ها حساسیت دارم. .I ‘m allergic ao kiviمن به کیوی حساسیت دارم. .You ‘re allergic to peanutsتو به بادام زمینی حساسیت دارم. .She ‘s allergic to penicillinاو به پنی سیلین حساسیت دارم. .He ‘s allergic to […]
کاربرد should در جملات
?You shouldn’t haveنباید اینکارو میکردی. ?How should I knowاز کجا (باید) بدونم ?Why should I help youچرا باید کمک کنم .You should have told meباید قبلا بهم می گفتی. .You should see a doctor باید بری دکتر(باید به یک پزشک مراجعه کنی) کاربردهای should should برای نشان دادن توصیه به کار میرود should برای نشان […]
درباره Rent & Rent out
rent/اجاره بها .I pay the rent at the beginning of every month من اول هر ماه اجاره را میپردازم. اجاره کردن/rent .Most students rent rooms in their second year بیشتر دانشجویان در سال دوم اتاق اجاره میکنند. rent out/اجاره دادن .She rents out two rooms to students
ضمایر ملکی (possessive pronouns)
ضمیر ملکی کلمه ای است که علاوه بر ضمسر بودن مالکیت را بیان می کند و در حقیقت به جای صفت ملکی و اسم می نشیند. مال من mine مال تو yours مال او ( مذکر) his مال او ( مونث) hers مال آن (اشیا) its مال ما ours مال شما yours مال آنها theirs […]
اصطلاحات پرکاربرد (۶۴)
Lose ones temperعصبانی شدن Make a profitسود بردن Keep a promiseبه قول خود وفا کردن Raise a questionسوال مطرح کردن Place an orderسفارش دادن Receive guestsپذیرایی کردن Open fireشلیک کردن Make a speechسخنرانی کردن Resist temptationوسوسه نشدن Lay the tableمیز چیدن Commit a crimeمرتکب جرمی شدن Lead the wayراه را نشان دادن
Monday, 23 December , 2024