عبارت «به یک شرط» در جملات انگلیسی + مثال
On one condition به یک شرط ! You can go on one condition، you have to finish your homework به یک شرط میتونی بری ،که تکالیفت رو تموم کنی. I will drive you to your interview tomorrow on one condition; you buy lunch afterwards من فردا شما را به یک شرط به مصاحبه […]
یک ساختار کاربردی/ نبایدها برای ابراز پشیمانی
در انگلیسی برای بیان پشیمانی از ساختار زیر استفاده می شود: i shouldn’t have+ Verb (past tense) (فعل به صورت گذشته)+ i shouldn’t have مثال: I shouldn’t have told you نباید به تو میگفتم I shouldn’t have said that نباید اونو می گفتم i shouldn’t have done that نباید اون کارو می […]
?Are you sulking به چه معناست؟
?Are you sulkingقهری؟ I’m not sulkingقهر نیستم ?Why the long faceچرا ناراحتی؟ My heart is heavyدلم گرفته
بالاخره Married to یا Married with؟
بالاخره عبارت Married to درست است یا Married with؟ ما در زبان فارسی می گوییم فلانی با فلانی ازدواج کرد، یعنی از حرف اضافه با استفاده می کنیم اما حرف اضافه با در زبان انگلیسی در مورد اینکه کسی با کسی ازدواج کرده استفاده نمی شود و بعد از مفعول (object) به جای آن از […]
چگونه بگوییم « نمی تونم حرف نزنم/ نمی تونم نخندم»
ساختار can’t help + v + ing به جمله I can’t talk دقت کنید، به معنای «نمی تونم حرف بزنم» است، حالا وقتی بخواهیم بگوییم «نمی تونم حرف نزنم» باید از ساختار بالا استفاده کنیم . I can’t talk =نمی تونم حرف بزنم I can’t help talking =نمی تونم جلوی حرف زدنمو بگیرم/ نمی تونم […]
اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید چه بگوییم؟
عباراتی که در مصاحبه میتوانند مفید باشند، اگر از پاسخ خود اطمینان ندارید، ساکت نشوید و از عبارات زیر استفاده کنید تا به خود زمانی بدهید تا پاسخ درست به ذهنتان بیاید That’s a difficult question That’s a good question I’ve never thought about it before but برای موافقت، استفاده از عبارات زیر توصیه میشود: […]
اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی
Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots میخواهم قبل از تصمیمگیری درباره خرید این چکمهها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.
اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
وقتی متوجه صحبتی نشدیم، از این جملات انگلیسی استفاده کنیم!
جملاتی درمورد وقتی به شما کسی چیزی رو توضیح میده و شما متوجه نمیشید… ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتید؟ I’m sorry¸ but I don’t understand you ببخشید، ولی متوجه نمی شوم چی می گی. ?Sorry¸ what did you say ببخشید، چی گفتی؟ ?Can you say that again¸ please می توانی دوباره بگی، […]
Wednesday, 22 January , 2025