افعال Get along with & Get along
Get along with To associate or work well with; to succeed or manage in doing سازگاری داشتن با، ساختن با ۲- سر کردن با، موفق بودن، ساختن با Terry isn’t getting along with her new roommate; they argue constantly تری با هم اتاقی جدیدش نمیسازه، اونا همیشه با هم دعوا دارن. ?How are you getting […]
افعال Get back & Get away with
Get back To return (جدا شدنی) برگشتن، بازگشتن، برگرداندن Mr. Harris got back from his business trip to Chicago this morning آقای هاریس امروز صبح از سفر تجاری به شیکاگو برگشت. ?Could you get the children back home by five o’clock میشه لطفا بچهها رو تا ساعت پنج به منزل برگردونی؟ Get away with To […]
نقش فعل « Get » در جملات
فعل Get در بسیاری جاها مترادف فعل Become است و به همراه صفت های مربوط به احساسات استفاده میشود. همچنین برای صحبت کردن درباره تغییرات بزرگ در زندگی مثل ازدواج یا طلاق هم از Get استفاده میشود. ۱- به عنوان یک Phrasal Verb Get up get down get away get over get on […]
افعال کاربردی(۱۰۲)
افعال Grate(رنده کردن) Slice(قاچ کردن) Peel(پوست کندن) Whisk(به هم زدن) Boil(پختن) Fry(سرخ کردن) Grill(بریان کردن) Bake(پختن) Pour(ریختن) Scramble(املت درست کردن) Simmer(جوشاندن) Spread(مالیدن) Stir(به هم زدن) Taste(چشیدن) Add(اضافه کردن Blend(ترکیب کردن) Roast(برشته کردن) Chop(ریز ریز کردن) Steam(بخارپز کردن) Roll(غلتاندن)
۴ اصطلاح کاربردی/ !I’m reaping what I sow
feel that something is wrong احساس کردن اینکه کاسهای زیر نیمکاسه است Stop being a damn fool دست از خل بازی بردار I’m reaping what I sow هر چه کاشتم را درو میکنم- دارم سزای کار خودم را میبینم Beat it بزن به چاک
ترکیب گرامری «go + adjective»
go + adjective – به معنای (شدن) است به این مثالها دقت کنید: Go blind—کور شدن Go deaf—کر شدن Go mad— دیوانه شدن Go bald — کچل شدن شما همچنین میتوانید برای تغییر رنگ نیز از این عبارت استفاده کنید؛ Her hair went white موهاش سفید شد She stopped breathing and her face went […]
انواع مختلف کاربرد By در جملات
کاربرد اول: زمان در این کاربرد، کلمه by معنی “تا” و یا “قبل از” می دهد: be home by five o’clock. (= at or before five) تا قبل از ساعت ۵ خانه باش By the end of the meal, everybody was drunk تا پایان غذا، همه مست بودند. نکته: قبل از […]
۵ اصطلاح و عبارت کاربردی/He’s Open to Bribery
He’s Open to Bribery او اهل رشوه است He’s a Bad Egg ادم ناتویی است His Metal Is Bad جنسش شیشه خورده داره(تختهش کمه) He’s Cut No Ice حناش دیگه رنگی نداره He’s a Big Shot آدم کله گنده(خیلی مشهور) ای است
جملات و اصطلاحات کاربردی (۱۰۴)
don’t put me off حواسمو پرت نکن the choice is yours حالا خود دانی truth hurts حقیقت تلخه it made my mouth water دهنم آب افتاد eat your heart out دلت بسوزه
واژگان کاربردی (۱۰۲)
contest: رقابت، مشاجره، مسابقه revenge: انتقام، کینه جویی کردن mourning: سوگواری، عزاداری، ماتم malinger: تمارض کردن، خود را به ناخوشی زدن incidentally: اتفاقا، ضمنا intentionally: دانسته، عمدا interchangeably: بطور قابل معاوضه، بطور تبادل پذیر accidentally: اتفاقا، ناگهان accustomed: انس گرفتن، خو گرفتن ، عادت attached: پیوسته، ضمیمه، دلبسته ascribed: نسبت دادن، رونویس بردار، اسناد admitted: […]
«walk of life» به چه معناست؟
walk of life عبارت قابل شمارش walk of life به موقعیتی که یک فرد در جامعه دارد، به ویژه نوع شغلی که دارد اشاره می کند. به مثال های زیر توجه کنید: from every walk of life/from all walks of life Members of the gym include lawyers, teachers, plumbers, and hairdressers – people […]
اصطلاح «fish out of water» به چه معناست؟
fish out of water=to be in an uncomfortable situation راحت نبودن – موذب بودن She was the only girl at the party not in a formal dress and she felt like a fish out of water
اصطلاح «save for a rainy day» به چه معناست؟
save for a rainy day برای روز مبادا ذخیره کردن Luckily she had saved some money for a rainy day خوشبختانه اون مقداری پول برای روز مبادا کنار گذاشته بود. My parents want me to save $100 from every paycheck for a rainy day but that’s almost half my salary since I only work […]
«بولوار مرداویج» منتشر شد
کتاب داستان «بولوار مرداویج» نوشته امیر فرضاللهی راهی بازار کتاب شد. به گزارش الفبای زبان، در پشت جلد این کتاب ٱمده است:«بولوار مرداویج» بولواری پر از سرخوشی، شادی، شور زندگی و غلیان هیجان و احساس. تجربه زیستن با همه خطرات و خاطرات. بولواری که به ما بزرگشدن آموخت؛ آزمون و خطا پیشکش. بولواری که شناخت […]
کتاب تازه شفیعی کدکنی در راه است
کتاب «مقاماتِ حاتمی: مناقِب ضیاءُالدین حاتمیِ جُوَینی» با تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی منتشر میشود. به گزارش الفبای زبان، در نوشته پشت جلد این کتاب، آمده است: این کتاب، مناقب یا مقامات ضیاءُالدین حاتمیِ جُوَینی است، عارفی از خراسان قرن ششم هجری که اندکی پس از وفات وی تالیف شده است و آینهای است […]
«زنی در بوینوس آیرس» راهی بازار کتاب شد
مجموعه داستان «زنی در بوینوس آیرس» نوشته عماد عبادی راهی بازار کتاب شده است. به گزارش الفبای زبان، این مجموعه داستان که شامل ۲۲ داستان کوتاه با تنوعی از موضوعات گوناگون است، در نشر واج منتشر شده است. تعدادی از عناوین این مجموعه داستان عبارتند از «مشی و مشیانه»، «پاروزن»، «کلاغ آباد»، «شال سرخ شال […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۹)
Champions keep playing until they get it right قهرمانان تا زمانی که به نتیجه برسن به بازی ادامه میدن. It doesn’t matter who hurt you, or broke you down, what matters is who made you smile again اين مهم نيست که کي به تو صدمه زده، يا تورو شکسته، مهم اينه که کي باعث شده […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۸)
Talking about our problems is our biggest addiction, Break the habit, talk about your joy بزرگترین اعتیاد ما آدمها حرف زدن از مشکلاتمونه. بشکنید این عادت رو، از خوشیها حرف بزنید. O heart! the grief of love, again, thou sawest what it did When the heart-ravisher went; and with the beloved, fidelity-observing, what it did […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۷)
Talking about our problems is our biggest addiction, Break the habit, talk about your joy بزرگترین اعتیاد ما آدمها حرف زدن از مشکلاتمونه. بشکنید این عادت رو، از خوشیها حرف بزنید. O heart! the grief of love, again, thou sawest what it did When the heart-ravisher went; and with the beloved, fidelity-observing, what it did […]
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
History of ladies first تاریخچه اصطلاح «Ladies First»
History of ladies first اصطلاح خانم ها مقدم ترند از کجا آمده است؟ Long time ago, A man and a woman were madly in love.They wanted to marry, But parents didn’t approve They decided to suicide together, and planned to jump from a mountain The man could not bear to see his Sweet Heart Fall, […]
بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی»؛ ناشران ایرانی در نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» مسکو
با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب از ناشران مختلف کشورمان در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» مسکو به مخاطبان روس عرضه شد. به گزارش الفبای زبان از تارنمای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی «ادبیات غیرداستانی» که از ۱۵ […]
Thursday, 9 January , 2025