a lot of همیشه معادل much نیست
در انگلیسی، a lot of همیشه معادل much نیست. She didn’t gain much experience She gained very little experience او تجربه چندانی بدست نیاورد (-) She didn’t gain a lot of experience She learnt sth from it او تجربهای که بدست آورد خیلی نبود (ولی یه چیزی یاد گرفته (+))
راه ساخت جملات شرطی بدون استفاده از ” If “
راه ساخت جملات شرطی بدون استفاده از ” If “ Provided (that)/ Providing (that) You will pass the exam providing that you study pretty well اگر خوب درس بخوانی، آزمون را پاس خواهی کرد. In case مثال: Take your umbrella in case it rains چترت را ببر اگر احیانا باران بارید بتوانی استفاده کنی. به […]
قالب کاربردی «اگر جای تو بودم»
اگر جای تو بودم If I were you, I would If I were you, I would hurry اگر جای تو بودم، عجله میکردم. If I were you, I would think about it اگر جای تو بودم، درموردش فکر میکردم. If I were you, I wouldn’t do that اگر جای تو بودم، اون کار رو نمیکردم.
۲ ساختار Must have done & Must have been done
برای نتیجهگیری منطقی از اتفاقی که در گذشته رخ داده (بر اساس شواهد) از ساختارهای زیر استفاده میشود: Must have done این ساختار برای جملات معلوم است: He must not have slept well last night او دیشب نباید خوب خوابیده باشد (نتیجهگیری). He must have stayed up too late last night دیشب، او باید […]
حرف اضافه Abroad کدام است؟
کلمهی abroad بدون حرفاضافه (to/in/at و…) استفاده میشود: go/live/be abroad خارج رفتن/زندگی کردن/بودن تنها حرفاضافهای که همراه با کلمهی abroad استفاده میشود، from است: She came back from abroad saying how much she had missed her home and family بنابراین جملهی زیر اشتباه است: Since I was small, I’ve always wanted to go to abroad […]
عبارت «across from»
across from بهمعنی «روبهرویِ» یا «مقابلِ» است. A woman was sitting across from me on the train در قطار زنی روبهروی من نشسته بود. ▫Our house is across from the post office خانهی ما مقابلِ ادارهی پست است. برای اینکه نشان دهیم چه چیز فاصله انداخته است میان دو مکان یا …، لازم است بین […]
درباره گرامر Listen to & Hear
عبارت I listen you درست است یا اشتباه؟
چند نمونه از جمع های بی قاعده
a person → people a woman → women a man → men a child → children a mouse → mice a sheep → sheep a tooth → teeth a foot → feet a goose → geese a deer → deer an ox → oxen
سه اصطلاح have cold feet/Basket case/that’s the thing
get/have cold feet جا زدن، پا پس کشیدن He got cold feet at the last minute در آخرین لحظه جا زد. Basket Basket case Someone or something in a useless or hopeless condition خسته و درمانده، کوفته، عاجز و وامانده After working a 12-hour day and then coming home and cooking dinner for her family, […]
جمله های کاربردی در مورد خرید کردن(۱۱)
Let’s go shopping together in the afternoon بعد از ظهر بیا با هم بریم خرید ?How about buying that shirt نظرت در مورد خرید اون پیرهن چیه؟ It’s very nice, but we cannot afford it خیلی قشنگ است. اما ما قدرت خریدش رو نداریم ?Which floor is man’s wear on پوشاک مردانه در کدام طبقه […]
Sunday, 17 November , 2024