بایگانی‌های لغات ضروری زبان - صفحه 5 از 27 - الفبای زبان
افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟ 03 مرداد 1403

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟

با نام افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند به انگلیسی آشنا شویم. Dentist دندان پزشک A dentist, also known as a dental surgeon, is a surgeon who specializes in dentistry, the diagnosis, prevention, and treatment of diseases and conditions of the oral cavity یک دندان پزشک، یا جراح دندان، نوعی از جراح است […]

فعل ترکیبی «get around» 02 مرداد 1403

فعل ترکیبی «get around»

یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ است. یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای دیدن مکان های مختلف […]

واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]

واژه «Dowdy» 02 مرداد 1403

واژه «Dowdy»

Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

چند واژه کابردی و مهم/   irreversibly& module به چه معناست؟ 01 مرداد 1403

چند واژه کابردی و مهم/ irreversibly& module به چه معناست؟

hinder: بازداشتن، مانع شدن promote: تاسیس کردن، توسعه دادن prevent: جلوگیری کردن، مانع شدن improve: بهبودی یافتن، بهتر کردن invulnerability: آسیب ناپذیری irreversibly: برگشت ناپذیری predictability: قابل پیش بینی susceptible: در معرض خطر بودن، مستعد بودن enhance: زیاد کردن، افزودن، کمک کردن diminish: کم شدن، نقصان یافتن neutralize: بی اثر کردن، خنثی کردن suppress: خنثی […]

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن 31 تیر 1403
mellifluous & ebullient؛

بررسی چند لغت ساده و معادل پیشرفته آن

Basic ————-Advance Harmful —-pernicious=مخرب زیانبار، تباه‌کننده indescribable —-ineffable=وصف نکردنی، غیرقابل توصیف، بر زبان نیاوردنی Sleep —-soporific=خواب آور/ کسل کننده Radiant —- Luminous=درخشان پرنور Musical —mellifluous=صدای آرام و دل‌نشین Enthusiastic —-ebullient=پراشتیاق پرشور، پرذوق Chance —-Serendipity=نیک بختی، خوشبختی، شانس/ اقبال Healthful —Salubrious=سودمند، سازگار، گوارا، سالم Passing —-Ephemeral=بی‌دوام زودگذر، ناپایدار excellent—-Resplendent=درخشان، پرشکوه، خیره کننده، فروزان Luxurious—-Opulent=گرانمایه مجلل، وافر، […]

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی 31 تیر 1403

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی

Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]

فعل عبارتی «work out» 30 تیر 1403

فعل عبارتی «work out»

work out  فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش می‌کنم. We […]

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز 18 تیر 1403

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز

Stone: (سنگ) Virus: (ویروس) Therapy: (درمان) Trauma: (آسیب) Cough :(سرفه) Diagnosis: (تشخیص) Ambulatory (سرپایی) Worm / :(کرم) tussis, tussis/: (سرفه) Unsterile: (غیراستریل) Idiopathic: (بدون علت) Sclerosis: (سخت شدن) Inflammation: (التهاب) Thrill /thril/: (لرز،لرزش) Systemic: (مربوط به کل بدن) communicable(مسری،واگیردار) Cadaver / (جسد) Physician /: (پزشک) Purulent / (چرکی) Benign /: (خوش خیم) Prophylaxis (پیشگیری ازبیماری) […]