بایگانی‌های الفبای زبان vocabulary - صفحه 2 از 10 - الفبای زبان
فعل عبارتی Bear on به چه معناست؟ 15 مهر 1403

فعل عبارتی Bear on به چه معناست؟

    فعل عبارتی (phrasal verb)  bear on به معنای “نفوذ کردن، تاثیر گذاشتن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Influence, affect     The judge’s character may well bear on the final decision شخصیت قاضی ممکن است روی رای نهایی تاثیر بگذارد  

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…” 15 مهر 1403

چند را برای گفتن ” همین الان باید بروم…”

چند راه برای گفتن همین الان باید برم… I have to leave now I must go now I should head out now I’m off now I need to head out I’ve got to run now It’s time for me to head out I have to get going I’m leaving now I have to make a […]

چند واژه و عبارت مهم/Align with به چه معناست؟ 14 مهر 1403

چند واژه و عبارت مهم/Align with به چه معناست؟

Related to ارتباط برقرار کردن با… Associated with هم ذات پنداری با یک شخصیت  Sympathize with همدردی کردن با شخصی Connect with پیوند برقرار کردن با … Align with همسو شدن با…

Foodie به چه معناست؟ 10 مهر 1403

Foodie به چه معناست؟

  foodie اهل غذا ، شکمو، کسی که به امور تهیه و پخت و صرف خوراک خوب به ویژه در رستوران ها علاقه ی خاص دارد

اصطلاحی برای برای “احمق بودن” فرد 10 مهر 1403

اصطلاحی برای برای “احمق بودن” فرد

اصطلاح bananas وقتی برای شخص استفاده می شود به مفهوم احمق بودن و خل بودن یا عصبانی شدن فرد استفاده می شود. مثال: You must be bananas if you don’t marry him   باید احمق/خل و چل باشی که باهاش ازدواج نکنی She’ll go bananas when you tell her the news او خیلی عصبانی می […]

اصطلاح To go box به چه معناست؟ 10 مهر 1403

اصطلاح To go box به چه معناست؟

To go box=takeout box=doggie bag پک کردن غذای مانده/ظرف غذای  بیرون بر این اصطلاح وقتی استفاده می شود که بخواهیم غذای مانده را در ظرفی پک کنیم و ببریم. Leftover غذای مانده (در رستوران)   May I have a to go box ممکنه ظرف پک برام بیارید؟    

۴اصطلاح/ وقت ندارم‌! _ پایه ام… 09 مهر 1403

۴اصطلاح/ وقت ندارم‌! _ پایه ام…

Get off my back دست از سرم بردار… I’m easy برام فرقی نداره  I’m out of time وقت ندارم I’m game من پایه ام

قسمت های مختلف دست به انگلیسی 07 مهر 1403

قسمت های مختلف دست به انگلیسی

Thumb شست Index finger انگشت اشاره Middle finger انگشت وسط Ring finger انگشت حلقه Little finger انگشت کوچک Palm کف دست Wrist مچ دست Knuckle بند انگشت Fingernail ناخن انگشت  

برخی لوازم آشپزخانه به انگلیسی (۳) 03 مهر 1403

برخی لوازم آشپزخانه به انگلیسی (۳)

چای ساز Tea maker توستر Toaster کتری Kettle میکسر Mixer یخچال Refrigerator مخلوط کن Blender کابینت Cabinet هود اجاق گاز Cooker hood مایکروویو Microwave مایع ظرفشویی Dish soap پیشخوان آشپزخانه Kitchen counter میز شام Dinner table ترازوی اشپزخانه Kitchen scale سطل پدال Pedal bin گریل Grill کشو Drawer

۴واژه کاربردی/stationary به چه معناست؟ 27 شهریور 1403

۴واژه کاربردی/stationary به چه معناست؟

appreciation دو معنی داره: ۱) سپاس و قدردانی ۲)فهم و درک   stationAry : ساکن- بی حرکت stationEry: لوازم تحریر repair and maintenance: تعمیر و نگهداری