بایگانی‌های الفبای زبان vocabulary - الفبای زبان
واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه» 22 آبان 1403

واژه ای برای افراد یا چیزهای «کنه»

 Clingy=a clingy person stays close to & depends on a person who is taking care of them   شخصی که همش به ما می چسبه / کنایه از کنه بودن شخصی، مثل بچه ای که با مادرش می چسبد و از او جدا نمی شود/ وابسته-آویزان Jimmy is a clingy child جیمی یک بچه وابسته […]

داستان کوتاه انگلیسی «کوهنورد» همراه ترجمه 22 آبان 1403

داستان کوتاه انگلیسی «کوهنورد» همراه ترجمه

Mountain Climber 👉The night fell heavily in the heights of the mountain, and the man could not see anything. All was black. Zero visibility, and the moon and the stars were covered by the clouds. As he was climbing…only a few feet away from the top of the mountain, he slipped and fell into the […]

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟ 21 آبان 1403

چند عبارت کاربردی/ Stop nonsense & Buzz off به چه معناست؟

Buzz off : بزن به چاک Damn you : لعنت به تو Damn it : لعنتی Drop it : بیخیال Shut up : خفشو Stop it : بس کن Big mouth :دهن لق Dream on : به همین خیال باش Hands off : دستت رو بکش Hell no : عمرا Bullshit : مزخرف Stop nonsense […]

«edible» به چه معناست؟ 21 آبان 1403

«edible» به چه معناست؟

  eat : خوردن edible : خوردنی It’s not edible این خوردنی نیست. It’s edible این خوردنیه.

جمله کاربردی انگلیسی برای آرزوی موفقیت 14 آبان 1403

جمله کاربردی انگلیسی برای آرزوی موفقیت

Best of luck بهترین شانس را برای شما میخواهم Break a leg موفق باشی  I hope everything will be all right امیدوارم همه چیز درست باشد.  I hope things will turn out fine امیدوارم همه چیز خوب شود.  You’ll do great شما عالی خواهید بود!  Wishing you lots of luck برای شما آرزوی شانس زیادی […]

۳ واژگان کاربردی/ prevail & volatile به چه معناست؟ 12 آبان 1403

۳ واژگان کاربردی/ prevail & volatile به چه معناست؟

 Screw up گند زدن Our meeting are screwed up جلسه مان به گند کشیده شد Volatile بی ثبات The situation is Volatile اوضاع بی ثبات است Prevail حاکم بودن Common sense doesn’t Prevail in your decisions عقل در تصمیمات شما حاکم نیست

هم معنی هایی برای واژه Beautiful 08 آبان 1403

هم معنی هایی برای واژه Beautiful

Elegant: زیبا Gorgeous: زیبا ، محشر Stunning: زیبا ، چشم نواز Adorable, cute: بامزه Exquisite: زیبا ،شکیل

چند ساختار پرکاربرد با Make 01 آبان 1403

چند ساختار پرکاربرد با Make

Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن

واژگان معادل Smart در زبان انگلیسی 30 مهر 1403

واژگان معادل Smart در زبان انگلیسی

Gifted Brilliant Sharp Clever Intelligent Ingenious Knowledgeable Shifty Supersubtle Understanding

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها 16 مهر 1403

“اتفاقا” به زبان انگلیسی+ مثالها

Oddly enough=by the way Oddly enough I was telling them the last night story  اتفاقا داشتم داستان دیشب رو براشون می گفتم As it happens As it happens She was gonna tell me the truth اتفاقا او داشت حقیقتو رو به من می گفت