بایگانی‌های #الفبای زبان - صفحه 67 از 103 - الفبای زبان
چند واژه کاربردی (۱۰۰) 10 بهمن 1402

چند واژه کاربردی (۱۰۰)

Blame: To accuse. To hold responsible مقصر دانستن، سرزنش کردن Blanket: A cloth cover used to keep warm پتو Bleed: To lose blood خون آمدن از Blind: Not able to see کور Block: To stop something from being done. To prevent movement بلوك،بلوك کردن Blood: Red fluid in the body خون Blow: To move with […]

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد 09 بهمن 1402

عبارات و اصطلاحات وضعیت روحی افراد

I am on the edge قاتی ام I’m just fine عالیم I’m over the moon خیلی خوشحالم So so ای بد نیستم  I am fried دیگه نمیکشم/تحمل ندارم (جسمی و روحی)  I am fed up دیگه به اینجام رسیده  I am in black mood ناراحتم  I am on my last legs دیگه نا ندارم  I […]

اصطلاح «از نو شروع کردن» 09 بهمن 1402

اصطلاح «از نو شروع کردن»

 (to)  Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning  کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن    Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]

چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی 09 بهمن 1402

چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی

  • برای لیسینینگ : TED podcast player – Castbox • برای اسپیکینگ : ELSA: Learn and Speak English English conversation practice • برای فلش کارت :  Vocabulary Flashcards – IELTS AnkiMobile Flashcards • برای برنامه ریزی (تایمر) : Productive Habit Tracker Focus To-Do: Focus Timer Tasks • برای تقویت لغت : Tongo – Learn […]

واژگان پرکاربرد در انگلیسی (۹۹) 09 بهمن 1402

واژگان پرکاربرد در انگلیسی (۹۹)

acknowledge تصدیق کردن، قبول کردن، تأیید کردن، قدردانی کردن، اعتراف کردن acquire بدست آوردن، پیدا کردن، حاصل کردن، آموختن adage ضرب المثل، مثل، پند assimilate وفق دادن، جذب کردن، شبیه ساختن، تلفیق کردن assortment دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی caliber استعداد، گنجایش، کالیبر، قطر گلوله condensed متراکم، فشرده، خلاصه شده contradictory مغایر، مخالف، متناقض […]

لغات کاربردی (۹۸) 09 بهمن 1402
معادل پیشرفته؛

لغات کاربردی (۹۸)

Very hard = challenging Tired = exhausted Angry = furious Clean = spotless do = perform/commit/conduct think = suppose/presume good = significant/impressive become better = improve important = remarkable/noticeable make clear = clarify not simple = complicated/ perplexed hard = difficult decide = make a decision

ویژگی های اخلاقی افراد (۷) 09 بهمن 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۷)

Ambitious بلندپرواز Arrogant مغرور Confident با اعتماد به نفس Aggressive پرخاشگر Responsible مسئولیت‌پذیر Honest صادق Two faced آدم دو رو Tolerant صبور و بامدارا Loyal وفادار Stingy خسیس Cunning موذی

واژه «Spirits» 09 بهمن 1402

واژه «Spirits»

Spirits  Happy; in a good mood=(to be) In good/high spirits  سرحال/خوشحال بودن، حوصله داشتن، شاد و شنگول بودن، هیجان زده بودن   After she won the tennis tournament, Elizabeth was in good spirits الیزابت بعد از اینکه در مسابقات تنیس برنده شد، خوشحال بود.  Sam was in good spirits after receiving his Christmas bonus سام […]

واژگان ضروری (۴) تافل 09 بهمن 1402

واژگان ضروری (۴) تافل

adept استاد، ماهر، کاردان، چیره دست، ماهرانه adhere چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، طرفدار بودن، توافق داشتن foster پرورش دادن، غذا دادن، شیر دادن، غذا، نسل، پرستار halt ایست، درنگ، توقف، ایستادگی کردن handle بکار بردن، استعمال کردن، مدیریت کردن، وسیله، دستکاری کردن، اداره کردن harbor پناه گاه، بندرگاه، پناه بردن، پناه دادن، لنگر انداختن harmful […]

درباره Through &Thorough 08 بهمن 1402

درباره Through &Thorough

 Through این کلمه یک حرف اضافه/قید و به معنی‌های زیر است:  از یک سو به سوی دیگر They walked slowly through the woods آن‌ها به آرامی در جنگل قدم زدند (از یک سو به سوی دیگر در جنگل).  هنگام یک فعالیت (از اول تا آخر یک فعالیت) The children are too young to sit through […]