بایگانی‌های #الفبای زبان - صفحه 25 از 103 - الفبای زبان
عبارت «To be honest» 07 خرداد 1403

عبارت «To be honest»

عبارت “To be honest” رو چه در ابتدای جمله تون و چه در انتهاش میتونید بکار ببرید.این عبارت می تواند به معنای «راستش را بخواهی/صادقانه» معنی می شود. به این مثالها توجه کنید:   To be honest, I think you’re really good at soccer راستشو بخوای فکر کنم تو در فوتبال خیلی ماهر هستی. I […]

واژه «bravado» 05 خرداد 1403

واژه «bravado»

bravado=a swaggering show of courage شجاعت ظاهری لاف، اعتماد به نفس کاذب It was her first day in the classroom and she was almost shaking with fear, but with false bravado — she took a deep breath and turned to face her students   اولین روز او در کلاس بود و تقریباً از ترس می‌لرزید، […]

واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر 31 اردیبهشت 1403

واژه خودسِتایی +۲ واژه دیگر

hackles سیخ شدن موهای بدن(از ترس یا خطر) synonyms: dander choler anger irritability the dog continued to growl, its hackles raised سگ به غر زدن ادامه داد، موهای تنش سیخ شد lucent= softly bright or radiant تابناک، روشن و شفاف :synonyms aglow lambent luminous bright   the moon was lucent in the background ماه در […]

اصطلاح «cushy job» برای تنبل هاست؟ 30 اردیبهشت 1403

اصطلاح «cushy job» برای تنبل هاست؟

cushy job=A job that is easy یک اصطلاح اسلنگ به معنی: کار راحت / بی دغدغه و آسان cushy job or life is very easy and does not need much effort شغل یا زندگی دلپذیر بسیار آسان است و نیاز به تلاش زیادی ندارد خود واژه Cushy مد نظر ماست که به معنای بی درد […]

۳ اصطلاح/  دیگه کارد به استخونم رسیده! 30 اردیبهشت 1403

۳ اصطلاح/ دیگه کارد به استخونم رسیده!

I owe you an apology من به تو یک عذرخواهی بدهکارم!   That is the last straw دیگه کارد به استخونم رسیده!   Live it up حالشو ببر! خوش بگذرون!

فعل عبارتی «Act up » 30 اردیبهشت 1403

فعل عبارتی «Act up »

 فعل عبارتی Act up  دو معنا دارد: ۱-در اولی که جز اصطلاحات اسلنگ و عامیانه محسوب می شود به معنای «بد یا عجیب کار کردن چیزی/شیطونی/ لوس بازی و …» است . ۲-دیگری به معنای «ارتقا شغلی و غیره یافتن» بسته به جمله ای که در آن به کار برده می شود می تواند معانی […]

واژه «Phlegmatic»+ مترادف ها 30 اردیبهشت 1403

واژه «Phlegmatic»+ مترادف ها

phlegmatic=showing little emotion بی عرضه، بی تفاوت، شخص خونسرد وبی رگ، شخصیت بلغمی :synonyms for phlegmatic apathetic  impassive stoic and stolid He is also phlegmatic on the subject of his dealings with Hollywood او همچنین نسبت به موضوع برخوردش با هالیوود خیلی خونسرد است It’s almost unbelievably fitting that these supremely phlegmatic men live in […]

واژه «Defunct» +مترادف ها 30 اردیبهشت 1403

واژه «Defunct» +مترادف ها

defunct= inactive منسوخ شده/ منقرض شدن/ نخ نما شدن :Synonyms of defunct extinct vanished expired gone departed bygone obsolete done مثال ها: members of a now defunct communist organization اعضای یک سازمان کمونیستی که اکنون منحل شده است. wrote for a magazine that is now defunct  نوشتن برای مجله الان دیگه منسوخ شده است She […]

دربارۀ واژه «ضرب‌الاجل» 29 اردیبهشت 1403

دربارۀ واژه «ضرب‌الاجل»

واژۀ عربیِ «ضرب‌الاجل» از سه جزء تشکیل شده‌است: ضرب ال‍ اجل «اجل» یعنی مهلت یا زمانِ مشخص و معیّن. یکی از معانیِ متعددِ «ضرب» هم در عربی، «تعیین کردن» است. بنا بر این مثلاً می‌گویند: ضَرَبَ لَنا أجَلًا؛ یعنی: مهلتی برایمان تعیین کرد. «ضرب‌الاجل» یعنی مهلتی که پایانش تعیین شده‌است. معادلِ انگلیسی‌اش deadline است. جزءِ […]

جایزه ۲۰ هزار پوندی «دیلن توماس» از آنِ «دنیاهای کوچک» شد 29 اردیبهشت 1403

جایزه ۲۰ هزار پوندی «دیلن توماس» از آنِ «دنیاهای کوچک» شد

«کالب آزوما نلسون» نویسنده اهل غنا، جایزه «دیلن توماس» را برای دومین رمانش با عنوان «دنیاهای کوچک» دریافت کرد. به گزارش الفبای زبان، «آزوما نلسون» ۳۰ ساله در مراسمی که در سوانسی، شهر زادگاه «دیلن توماس» برگزار شد، جایزه ۲۰ هزار پوندی را دریافت کرد. جایزه «دیلن توماس» که توسط دانشگاه «سوانسی» بنیان‌گذاری شده، از […]