بایگانی‌های #اصطلاحات جالب - صفحه 91 از 92 - الفبای زبان
چند اصطلاح  (۷۷) 28 تیر 1402

چند اصطلاح (۷۷)

The apple of sb’s eye نور چشمی Wishes don’t wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه No by any manner of means به هیچ وجه،به هیچ نحوی You hit the nail on the head زدی تو خال،درست حدس زدی Hung up on someone به کسی دل بستن Curiosity killed the cat!!! فضولی […]

اصطلاح loads of time 28 تیر 1402

اصطلاح loads of time

loads of time دفعات زیاد – چندین دفعه lots of timeI have to check things loads of times before I can leave قبل از اینکه بتوانم آنجا را ترک کنم، باید بارها چیزها را بررسی کنم I stayed in your house loads of times بارها در خانه تو ماندم

چند اصطلاح انگلیسی (۷۷) 27 تیر 1402

چند اصطلاح انگلیسی (۷۷)

(جل الخالق) Holy moly(تپل مپل) Roly poly(کوتوله موتوله) Humpty Dumpty(کوچولو موچولو) Itsy bitsy(گوگولی مگولی) Goochy goochy goo(عشقولی) lovey dovey(باشه حتما) Okey dokey(آبکی شلکی) Wishy washy(بخوای نخوای) Willy nilly(فس فس نکن) Don’t dilly dally

اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶) 27 تیر 1402

اصطلاحات و عبارات کاربردی (۷۶)

No offence به دل نگیر None taken به دل نگرفتم chill outاستراحت کردن kick offشروع کردن back outکنار کشیدن Look forجستجو کردن Give upرها کردن، تسلیم شدن Gone upافزایش یافتن Put offبه تعویق انداختن What a pityچه حیف What a nerveچه پررو! What’s the useفایدش چیه؟ که چی؟ What a reliefآخیش، راحت شدم I’m around […]

Let alone 27 تیر 1402

Let alone

چه برسه به این که=Let alone It is incredible that the 12-year-old managed to even reach the pedals, let alone drive the car باور نکردنی است که این نوجوان ۱۲ ساله حتی توانسته است به پدال ها برسد، چه رسد به رانندگی با ماشین. He can’t boil water, let alone prepare a dinner for eight […]

تفاوت art و artistic در حالت های وصفی 26 تیر 1402

تفاوت art و artistic در حالت های وصفی

کلمه artistic به مفهوم “نشان دادن مهارت یا قوه تخیل یک هنرمند” است و به معنی هنری. Both my parents were highly imaginative and artistic این کلمه همچنین بیانگر ارتباط با هنر یا هنرمند است. His paintings have little artistic merit کلمه art چنانچه قبل از اسمی دیگر بکار رود و نقش وصفی داشته باشد، […]

درباره deny 26 تیر 1402

درباره deny

به معنی تکذیب کردن،انکار کردن Deny باید با یک مفعول، یک that-clause یا یک فرم -ing دنبال شود. Deny + Gerund (V-ing) The man denied stealing the camera شکل دیگر به کارگیری Deny استفاده از that بعد از deny است. The man denied that he stole the cameraI’ve never denied that there is a housing […]

اصطلاحات و لغات مهم در فرودگاه 26 تیر 1402

اصطلاحات و لغات مهم در فرودگاه

Check-in counterپیشخوان ورود Security checkpointقسمت بازرسی امنیتی Boarding gateگیت پرواز Baggage claimمحل تحویل بار Departure loungeسالن انتظار Customs declarationاظهارنامه گمرکی Flight announcementاطلاعیه پرواز Cabin crewخدمه کابین Baggage allowanceحدمجاز بار Connecting flightپرواز متصل کننده Flight delayتاخیر پرواز Baggage tagبرچسب بار و بنه Final boarding callاخرین اعلان پرواز Baggage carouselتسمه نقاله Duty-free shopفروشگاه بدون مالیات Electronic boarding […]

اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill 26 تیر 1402

اصطلاحات روزمره(۷۵)/ Buzzkill

ضدحال! Such a buzzkill چه ضدحالی! He’s such a buzzkill=buzzkiller چه آدم ضدحالیه! اصطلاح مشابه: That’s a bummerعجب ضد حالی Start from scratchاز صفر شروع کردن To size up ارزیابی کردن Rat outچوغولی کردن، لو دادن، آدم فروشی کردن suck up to someoneپاچه خواری کردن

دو اصطلاح کاربردی (۷۴) 25 تیر 1402

دو اصطلاح کاربردی (۷۴)

We are doomed بدبخت شدیم! بیچاره شدیم Cut me some slack دست از سرم بردار، راحتم بگذار