ویژگی های اخلاقی افراد (۸)
Warm & friendly گرم و صمیمی Cold & unfriendly سرد و خشک رفتار Clever باهوش Shy کم رو، خجالتی Cheeky پر رو Cowardly بزدل Courageous شجاع Punctual خوش قول Silly احمق Nosy فضول Emotional احساسی Gossip خبرچین
۱۳ تا جمله کاربردی برای آرزوی موفقیت
۱٫ Best of luck بهترین شانس را برای شما میخواهم ۲٫ Break a leg موفق باشی ۳٫ I hope everything will be all right امیدوارم همه چیز درست باشد. ۴٫ I hope things will turn out fine امیدوارم همه چیز خوب شود. ۵٫ You’ll do great شما عالی خواهید بود! ۶٫ Wishing you lots of […]
سه اصطلاح کاربردی / Beyond the pale
Beyond imagination The beauty of the sunset was beyond imagination زیبایی غروب خورشید فراتر از تصور من بود. Diana tried to explain what it was like, but I guess ice cream is one of those things that are beyond imagination دیانا سعی کرد توضیح بده که شبیه چی بود اما من حدس میزنم کن بستنی […]
My alarm didn’t go off
?Why are you late چرا دیر کردی؟ My alarm didn’t go off ساعتی که کوک کرده بودم زنگ نخورد/ به صدا در نیامد.
واژگان کاربردی -قسمت سوم (۱۰۴)
۸۱٫ Sprain: رگ به رگ شدن ۸۲٫ Pins and needles: سر شدن ۸۳٫ Tetanus: کزاز, Lockjaw ۸۴٫ Viral pneumonia: ذات الریه ویروسی ۸۵٫ Mumps: اوریون ۸۶٫ Obesity: مرض چاقی ۸۷٫ Fungal infection: عفونت قارچی ۸۸٫ Gastric ulcer : زخم معده ۸۹٫ Gastritis: ورم معده ۹۰٫ Malnutrition: سو تغذیه ۹۱٫ Rheumatism: روماتیسم ۹۲٫ Hemorrhage : خونریزی […]
واژگان کاربردی -قسمت دوم (۱۰۳)
۴۱٫ Cancer: سرطان ۴۲٫ Asthma: آسم ۴۳٫ Plague: طاعون ۴۴٫ Cholera: وبا ۴۵٫ Chicken pox: آبله مرغان ۴۶٫ Twist: پیچ خوردگی ۴۷٫ Bruise: کبود ۴۸٫ Inflammation: تورم، Swelling ۴۹٫ Swallow: متورم ۵۰٫ Wounded: زخمی ۵۱٫ Injured: مجروح ۵۲٫ Burn: سوختگی ۵۳٫ Cut: بریدگی ۵۴٫ Fracture: شکستگی ۵۵٫ Bloodshed: خونریز ۵۶٫ Stutter: لکنت، Stammer ۵۷٫ Retarded: […]
واژگان کاربردی -قسمت اول (۱۰۲)
۱٫ headache: سردرد ۲٫ backache: كمر درد ۳٫ amnesia: بيماري فراموشي ۴٫ anemia: کم خوني ۵٫ bloodshed: خونريزي ۶٫ brain sickness: نقص عقل ۷٫ bladder stone: سنگ مثانه ۸٫ cancer: سرطان ۹٫ tooth ache: دندان درد ۱۰٫ chicken pox: آبله مرغان ۱۱٫ Sore Throat: گلو درد ۱۲٫ constipate: يبوست,خشکی ۱۳٫ depression: افسردگی ۱۴٫ ear ache: […]
چه زمان از “when” , “as, “while” استفاده میکنیم؟
When زمانی از این کلمه استفاده میشود که کاری پس از کار دیگری انجام میشود. WHEN I got home, I did my homeworks زمانی که به خانه رسیدم، تکالیفم را انجام دادم. در این مثال، شخص پس از رسیدن به خانه تکالیفش را انجام داده است. به عبارت دیگر، انجام تکالیف “یک کار “پس رسیدن […]
اصطلاح «Go easy on someone»
Go easy on someone به کسی سخت نگرفتن ۱️⃣Go easy on me . It”s my first time to do this job بهم سخت نگیر اولین بارمه که این کار رو انجام میدم.
معانی فعل ترکیبی run across
فعل ترکیبی run across دو معنی دارد؛ معنی اول این فعل ترکیبی ‘کسی را به صورت تصادفی دیدن’ است. به یک مثال توجه کنید: I ran across two of my old friends when I went back to my hometown وقتی که به زادگاهم برگشتم دو نفر از دوستان قدیمیم رو به صورت تصادفی دیدم. […]
Thursday, 14 November , 2024