بایگانی‌های #اصطلاحات جالب - صفحه 38 از 99 - الفبای زبان
چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up 10 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up

I read you like a book مثل کف دستم می شناسمت I want to try my luck می خوام شانسم رو امتحان کنم you will pay for this تقاصش رو پس میدی he burns me up حرصمو درمیاره bite your tongue زبونتو گاز بگیر don’t take it out on me ناراحتیت رو سرمن خالی نکن […]

اصطلاحات کاربردی برای بیان«بی تفاوتی» 10 اردیبهشت 1403

اصطلاحات کاربردی برای بیان«بی تفاوتی»

?What does it make که چی بشه؟ !The hell with it به درک! ?What’s the use فایده ش چیه؟ ?So what خب که چی؟ ?Who cares کی اهمیت میده؟ ?Why bother چرا به زحمت بیفتیم؟ ?Do whatever you like هر کاری دلت می‌خواد بکن It’s all the same for me واسه من هیچ فرقی نمیکنه […]

۴ واژه کاربردی/Remark/Donate 09 اردیبهشت 1403

۴ واژه کاربردی/Remark/Donate

Remark تخمین زدن Dumb احمق و کودن Donate شریک شدن Accurate درست صحیح

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/You crack me up 09 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح و عبارت کاربردی/You crack me up

He threw me under the bus او زیرآب مرا زد I’m delighted من خیلی خوشحالم I mess up with my mother everyday من هر روز با مادرم کل کل می کنم I have a loos tooth دندونم لق شده You crack me up تو منو می خندونی Happy belated birthday تولدت با تاخیر مبارک congratulations […]

عبارت «First rate» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «First rate»

First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر  The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو می‌شود واقعا درجه یک است.  The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه می‌کند عالی است.

عبارت فعلی «Fix up» 09 اردیبهشت 1403

عبارت فعلی «Fix up»

Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person  ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن  Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]

اصطلاح «Fool around» به چه معنیست؟ 09 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Fool around» به چه معنیست؟

Fool around=To waste time; to joke, not to be serious  ١- یللی تللی کردن، ول گشتن، علاف بودن، وقت تلف کردن؛ ۲- شوخی کردن، جدی نبودن، چرند گفتن  Sometimes I wish that Pat would stop fooling around so much and talk about something more interesting to others بعضی وقت‌ها آرزو می‌کنم که پت دست از […]

اصطلاح «For good» به چه معنیست؟ 09 اردیبهشت 1403

اصطلاح «For good» به چه معنیست؟

For good=Permanently, forever برای همیشه، برای ابد  Ruth has returned to Canada for good. She won’t ever live in the United States again روث برای همیشه به کانادا برگشته است. او هرگز دوباره در آمریکا زندگی نخواهد کرد.  ?Are you finished with school for good, or will you continue your studies some day آیا برای […]

عبارت «For once» 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For once»

For once=This one time, for only one time برای یکبار، فقط یکبار، برای یک بار هم که شده  For once I was able to win a game of golf against Steve, who is a much better player than I am فقط یک بار توانستم در بازی گلف، استیو را که خیلی از من بهتر بازی […]

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن 09 اردیبهشت 1403

عبارت «For sure» و عبارات هم معنی آن

For sure = For certain=Without doubt  بدون شک، مسلما، مطمئنا، صد در صد  I know for certain that Gene will move back to Washington next month صد در صد مطمئنم که جین ماه آینده به واشنگتن برخواهد گشت.  In the dark, I couldn’t tell for sure whether it was Polly or Sarah who drove by […]