۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی
Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]
واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟
Mugger زورگیر / این واژه اسلنگ است. Watch out for muggers,especially at night مراقب زورگیر ها باشید بخصوص در شب. the mugger snatched my purse and ran away زورگیر کیفم را ربود و فرار کرد Don’t pick your nose دست تو دماغت نکن
ویراست دوم کتاب «مسائل حقوقی مصاحبههای تاریخ شفاهی» منتشر شد
در ویراست دوم کتاب «مسائل حقوقی مصاحبههای تاریخ شفاهی»، رأی حضرت آیتالله خامنهای در بخش مالکیت فکری در اسلام توضیحاتی درباره آخرین وضعیت لایحه «قانون حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط» و نحوه پرداختن به منابع تاریخ شفاهی و منابع شنیداری در این لایحه و آخرین رویدادها و فعالیتهای آموزشی حوزه […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۴)
The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، احتمالا همون هايى هستن كه ميترسن انجامش بدى They told me i couldn’t. That’s why i did بهم گفتن از پسش بر نمياى. براى همين انجامش دادم […]
فعل عبارتی «Think over»
Think over=consider something carefully=contemplate=meditate=mull= mull over فعل عبارتی (phrasal verb) Think over به معنای « به طور جدی به چیزی فکر کردن/جوانب چیزی را سنجیدن» است.تفاوت آن با think شاید دراین باشد که موضوع جدی تری برای فکر کردن و تصمیم گیری وجود دارد. مثال: he told the player to go home and think over […]
فعل عبارتی «Wear off»
Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.
فعل عبارتی «work out»
work out فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش میکنم. We […]
۴ اصطلاح کاربردی / مفید و مختصر / باحال بود!
Short and sweet مفید و مختصر Can’t complain شکر، میگذرونم! That’s a good one باحال بود! Thank you in advance پیشاپیش ازت ممنونم!
فعل عبارتی Turn down
Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc) فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمانها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.
اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی
Come clean راستش رو بگو!/ رو راست باش I thought it was time to come clean with everybody من فکر کردم وقت آن رسیده که با همه رو راست باشیم I thought it was time to come clean about what I’d been doing من فکر کردم وقت آن است راستشو بگم در مورد کاری […]
Thursday, 14 November , 2024