چند اصطلاح پرکاربرد انگلیسی/ اصطلاح «مچش را گرفتم» چه می شود؟
We caught her red handed مچش رو گرفتیم My boss drives me up the wall رئیسم منو خیلی عصبی میکنه ?Does it ring a bell این تورو یاد چیزی نمیندازه؟ I have bigger fish to fry من کارای مهمتری برای انجام دادم دارم Hold your horses آروم باش I smell a rat حس میکنم داری […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۳)
If you have made mistakes, there is always another chance for you. You may have a fresh start any moment you choose اگر اشتباه کرده اید، همیشه فرصت دیگری برای شما وجود دارد. هر لحظه که بخواهید ممکن است شروع جدیدی داشته باشید He who is not courageous enough to take risks will accomplish […]
تفاوت بین right now و right away چیست؟
وقتی میگیم right now یعنی همین الان، همین حالا، حال حاضر مد نظر ماست. Example: I’m washing the dishes right now من الان دارم ظرف هارو میشورم. اما right away یعنی بی درنگ، بدون تاخیر Example: I need to talk to your boss right away من باید فوری با رئیست صحبت کنم
چند اصطلاح پرکاربرد/ «مثل روز روشنه!» به انگلیسی
Dollars to doughnuts مثل روز روشنه! Speak of the devil چه حلال زاده a tiger can’t change his stripes توبه گرگ مرگه. On my honor به شرافتم قسم! Stall them معطلشون کن!
۳ اصطلاح پرکاربرد/ «I’m out of sorts» به چه معناست؟
?Can you cover me میتونی جام وایسی؟ هوامو داری؟ Don’t rain on my parade تو ذوقم نزن! I’m out of sorts حوصله ندارم
فعل عبارتی «drop in/by/ over»
drop in/ by/ over=come without an appointment فعل عبارتی (phrasal verb) drop in/ by/ over به معنای “بدون قرار قبلی جایی رفتن” است. مثال: I might drop in/by/over for tea sometime this week من احتمالا این هفته برای صرف چای بیام!
به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟
Homebody=One whose interests center on the home معنی: خونه دوست؛ خانه نشین- کسی که اهل فعالیتهای بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح میده. Terry’s a bit of a homebody, so there was no more clubbing تری کمی خانه نشین/ خانه دوست است، بنابراین دیگر خبری از باشگاه نبود I’ll […]
۳ ضرب المثل انگلیسی /« All roads lead to Rome» یعنی چی؟
All roads lead to Rome هر جا بری آسمون همین رنگه. Everyone is in the same boat تر و خشک با هم میسوزن. No news is good news بیخبری، خوش خبریه.
اصطلاح «good book» در انگلیسی یعنی چی؟
to be in one’s good book معنی: محبوب کسی بودن/در نظر کسی خوب بودن/ به دل کسی نشستن مثال: I’m in sara’s good book because we both always have a good time من به چشم سارا خوب هستم زیرا هر دوی ما همیشه اوقات خوبی را سپری می کنیم cleaned the bathroom yesterday […]
Thursday, 14 November , 2024