بایگانی‌های vocabulary - صفحه 3 از 20 - الفبای زبان
افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟ 03 مرداد 1403

افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند/ Specialist & Midwife کیست؟

با نام افرادی که در زمینه پزشکی فعالیت می کنند به انگلیسی آشنا شویم. Dentist دندان پزشک A dentist, also known as a dental surgeon, is a surgeon who specializes in dentistry, the diagnosis, prevention, and treatment of diseases and conditions of the oral cavity یک دندان پزشک، یا جراح دندان، نوعی از جراح است […]

واژه «Elliptical» 02 مرداد 1403

واژه «Elliptical»

Elliptical  (adj)=oval; ambiguous, either purposely or because key words have been left out بیضی شکل، بیضی؛ مبهم، گنگ؛ فشرده، موجز، کوتاه؛ (دستور) (عبارت) حذف دار، دارای حذف؛ (اجزای جمله) مستتر، مقدر، محذوف، افتاده An elliptical billiard ball wobbles because it is not perfectly round; an elliptical remark baffles because it is not perfectly clear یک […]

واژه «Dowdy» 02 مرداد 1403

واژه «Dowdy»

Dowdy =slovenly; untidy نا مرتب؛ کثیف؛ بی ریخت، بی قواره، از مد افتاده؛ (به طعنه) بد لباس She tried to change her dowdy image by buying a fashionable new wardrobe او سعی کرد با خرید یک کمد لباس جدید شیک وجهه نا مرتبش را عوض کند.

واژه «Domineer» 02 مرداد 1403

واژه «Domineer»

 Domineer =rule over tyrannically تحکم کردن، سلطه جویی کردن، مستبدانه حکومت کردن Students prefer teachers who guide, not ones who domineer دانش‌آموزان معلمانی را ترجیح می‌دهند که راهنمایی کنند، نه معلمانی که تحکم می کنند.

چند واژه کابردی و مهم/   irreversibly& module به چه معناست؟ 01 مرداد 1403

چند واژه کابردی و مهم/ irreversibly& module به چه معناست؟

hinder: بازداشتن، مانع شدن promote: تاسیس کردن، توسعه دادن prevent: جلوگیری کردن، مانع شدن improve: بهبودی یافتن، بهتر کردن invulnerability: آسیب ناپذیری irreversibly: برگشت ناپذیری predictability: قابل پیش بینی susceptible: در معرض خطر بودن، مستعد بودن enhance: زیاد کردن، افزودن، کمک کردن diminish: کم شدن، نقصان یافتن neutralize: بی اثر کردن، خنثی کردن suppress: خنثی […]

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟ 31 تیر 1403
Don't pick your nose به چه معنیست؟

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟

Mugger زورگیر / این واژه اسلنگ است. Watch out for muggers,especially at night مراقب زورگیر ها باشید بخصوص در شب. the mugger snatched my purse and ran away زورگیر کیفم را ربود و فرار کرد Don’t pick your nose   دست تو دماغت نکن

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع 19 تیر 1403

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / تشنج & تهوع

headache: سردرد backache: پشت درد amnesia:بيماري فراموشي anemia:کم خوني bloodshed: خونريزي brain sickness:نقص عقل bladder stone: سنگ مثانه cancer: سرطان tooth ache: دندان درد chicken pox: آبله مرغان Sore Throat: گلو درد constipate: يبوست depression:افسردگي ear ache: گوش درد eye sore:چشم درد flu:آنفلو آنزا fever: تب heart ache: قلب درد heat stroke :گرما زدگي hypertension […]

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز 18 تیر 1403

اصطلاحات مربوط به بیماری و درمان / واگیردار & تب و لرز

Stone: (سنگ) Virus: (ویروس) Therapy: (درمان) Trauma: (آسیب) Cough :(سرفه) Diagnosis: (تشخیص) Ambulatory (سرپایی) Worm / :(کرم) tussis, tussis/: (سرفه) Unsterile: (غیراستریل) Idiopathic: (بدون علت) Sclerosis: (سخت شدن) Inflammation: (التهاب) Thrill /thril/: (لرز،لرزش) Systemic: (مربوط به کل بدن) communicable(مسری،واگیردار) Cadaver / (جسد) Physician /: (پزشک) Purulent / (چرکی) Benign /: (خوش خیم) Prophylaxis (پیشگیری ازبیماری) […]

واژگان مربوط به بیمارستان (۱۰) 18 تیر 1403

واژگان مربوط به بیمارستان (۱۰)

headache سردرد anemiaکم خوني bloodshed خونريزي fever تب heart ache قلب درد heat stroke گرما زدگي hypertension فشار خون vomiting تهوع Diarrheaاسهال Hangover سرگیجه Nausea تهوع Vomit استفراغ Asthma آسم Twist پیچ خوردگی Bruise کبود Inflammation تورم Swelling Swallow متورم Wounded زخمی Injured مجروح Burn سوختگی Cut بریدگی Fracture شکستگی Nose bleed خون دماغ Amputation […]

چند واژه کاربردی / «دندانه دار» و «شکننده» چی میشه؟ 09 تیر 1403

چند واژه کاربردی / «دندانه دار» و «شکننده» چی میشه؟

emerge……………ظاهر شدن jagged……………..دندانه دار linger……………….ماندن ambush………….کمین crafty………………حیله گر defiant……………نافرمان vigor……………….توان perish…………….مردن fragile……………..شکننده captive……………زندانی prosper………موفق شدن devour……….بلعیدن