بایگانی‌های vocabulary - صفحه 10 از 20 - الفبای زبان
ویژگی های اخلاقی افراد (۷) 09 بهمن 1402

ویژگی های اخلاقی افراد (۷)

Ambitious بلندپرواز Arrogant مغرور Confident با اعتماد به نفس Aggressive پرخاشگر Responsible مسئولیت‌پذیر Honest صادق Two faced آدم دو رو Tolerant صبور و بامدارا Loyal وفادار Stingy خسیس Cunning موذی

واژه «Spirits» 09 بهمن 1402

واژه «Spirits»

Spirits  Happy; in a good mood=(to be) In good/high spirits  سرحال/خوشحال بودن، حوصله داشتن، شاد و شنگول بودن، هیجان زده بودن   After she won the tennis tournament, Elizabeth was in good spirits الیزابت بعد از اینکه در مسابقات تنیس برنده شد، خوشحال بود.  Sam was in good spirits after receiving his Christmas bonus سام […]

واژگان ضروری (۴) تافل 09 بهمن 1402

واژگان ضروری (۴) تافل

adept استاد، ماهر، کاردان، چیره دست، ماهرانه adhere چسبیدن، پیوستن، وفادار ماندن، طرفدار بودن، توافق داشتن foster پرورش دادن، غذا دادن، شیر دادن، غذا، نسل، پرستار halt ایست، درنگ، توقف، ایستادگی کردن handle بکار بردن، استعمال کردن، مدیریت کردن، وسیله، دستکاری کردن، اداره کردن harbor پناه گاه، بندرگاه، پناه بردن، پناه دادن، لنگر انداختن harmful […]

 ۳۰ لغت پرکاربرد در انگلیسی (۹۷) 07 بهمن 1402

 ۳۰ لغت پرکاربرد در انگلیسی (۹۷)

۱- Accept – پذيرفتن ۲-Allow – اجازه دادن ۳-Ask – پرسيدن ۴-Believe – باور كردن ۵-Borrow – قرض گرفتن ۶-Break – شكستن ۷-Bring – آوردن ۸-Buy – خريدن ۹-Can/ Be able – توانستن ۱۰-Cancel – منتفي كردن ۱۱-Change – تغيير دادن ۱۲-Clean – تمييز كردن ۱۳-Comb – شانه كردن ۱۴-Complain – شكايت كردن ۱۵-Cough – […]

ضرب المثل های انگلیسی (۸) 02 بهمن 1402

ضرب المثل های انگلیسی (۸)

All that glitters is not gold هر گردی گردو نیست. Take it or leave it میخوای بخواه، نمیخوای نخواه A snake in the grass آب زیر کاه بودن

چند عبارت کاربردی تلفن همراه 19 دی 1402

چند عبارت کاربردی تلفن همراه

Recharge your cellphone’s battery before it dies قبل از اینکه تلفن همراتون خاموش بشه‚باتری ش رو شارژ کنید. update programs from time to time هر از گاهی برنامه ها رو آپدیت کن. To look up a number in your contacts جستجو کردن شماره تلفن در تماسها. To dial into local numbers شماره گیری برای مکالمه […]

17 دی 1402

Result in & Result from

 Result in sth منجر شدن به چیزی It was an accident that resulted in the death of two passengers تصاوفی که منجر به مرگ دو مسافر شد.  Result from sth ناشی شدن از چیزی We are still dealing with problems resulting from errors made in the past مشکلاتی که از اشتباهات گذشته ناشی شده‌اند.  Resulting […]

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just 17 دی 1402

 ۱۱ معنی و کاربرد برای واژه‌ی just

 همین چند لحظه‌ی پیش، به‌تازگی: The plane just landed in New York هواپیما همین چند لحظه‌ی پیش در نیویورک نشست.  الان، در حال حاضر: I’m just finishing my book من الان دارم کتابم را تمام میکنم.  درست (قبل/بعد/…): just after/before/over/ I got here just after nine من درست بعد از ساعت ۹ اینجا رسیدم. دقیقاً: […]

اصطلاح !Search me 16 دی 1402

اصطلاح !Search me

!Search me  من چه میدونم!! من از کجا بدونم!! something that you say when you do not ​know the ​answer to a ​question Where’s Jack? Search me! -جک کجاست؟ -من چه میدونم کجاست!

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز 16 دی 1402

۲۱ صفت برای تعریف از یک چیز

۲۱ صفت برای زمانی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است یا میخواهید ازآن تعریف کنید. Great عالی/ خیلی خوب Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور، شگفت انگيز Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردنى Awesome خیلی پر ابهت The best بهترین Impressive برانگيزنده احساسات ،گيرا Breathtaking […]