بایگانی‌های واژگان کاربردی زبان انگلیسی - صفحه 6 از 35 - الفبای زبان
چند جمله و ضرب المثل معروف انگلیسی 13 آبان 1403

چند جمله و ضرب المثل معروف انگلیسی

  Out of sight, out of mind ازدل برود ،هرآنكه ازديده رود lGod helps those who help themselves ازتو حركت ازخدا بركت Good for you خوش به حالت Keep me posted من را در جريان بگذار      

۳ واژگان کاربردی/ prevail & volatile به چه معناست؟ 12 آبان 1403

۳ واژگان کاربردی/ prevail & volatile به چه معناست؟

 Screw up گند زدن Our meeting are screwed up جلسه مان به گند کشیده شد Volatile بی ثبات The situation is Volatile اوضاع بی ثبات است Prevail حاکم بودن Common sense doesn’t Prevail in your decisions عقل در تصمیمات شما حاکم نیست

کاربرد a در افعال و عبارات 12 آبان 1403

کاربرد a در افعال و عبارات

اگر ابتدای فعلی کلمه A بباید یعنی آن فعل تبدیل به صتف شده است، به مثال‌های زیر دقت کنید؛ Sleep=asleep خود فعل sleep به معنای خوابیدن است و asleep در نقش صفت به معنای خوابیده/خواب است.   She is fast asleep او در خواب عمیق است My legs has fallen asleep پاهام خواب رفتن   […]

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟ 12 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/shoot the messenger به چه معناست؟

I was on a drip زیر سرم بودم Pull a fast one فریب دادن کسی Don’t shoot the messenger این اصطلاح به این معنی است که کسی که خبر بدی را می آورد را سرزنش کنیم، با به عبارت خلاصه تر به این معنی است که تو دیگه هیچ خبری برای من نیار…

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۷۵) 12 آبان 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۷۵)

listen to that little voice inside deep inside it knows you better than anyone Good morning به اون صدای کوچیک تو اعماق وجودت گوش بده، اون تو رو بهتر از هر کسی میشناسه.صبحتون بخیر   If someone treats you badly recognize that there is something wrong with them, not you. normal people do not go […]

هم معنی هایی برای واژه Beautiful 08 آبان 1403

هم معنی هایی برای واژه Beautiful

Elegant: زیبا Gorgeous: زیبا ، محشر Stunning: زیبا ، چشم نواز Adorable, cute: بامزه Exquisite: زیبا ،شکیل

چند ساختار پرکاربرد با Make 01 آبان 1403

چند ساختار پرکاربرد با Make

Make an effort تلاش کردن Make an inquiry درخواست دادن Make an excuse بهانه آوردن Make a fortune وضع خوب مالی به دست آوردن Make friends دوست پیدا کردن Make a fuss غر زدن

واژگان معادل Smart در زبان انگلیسی 30 مهر 1403

واژگان معادل Smart در زبان انگلیسی

Gifted Brilliant Sharp Clever Intelligent Ingenious Knowledgeable Shifty Supersubtle Understanding

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان 30 مهر 1403

چند عبارت کاربردی مربوط به وقت و زمان

  At your earliest convenience در اولین فرصت Time and again چندین بار…بارها Every other day یک روز در میان Time presses وقت تنگ است Spare time وقت آزاد…اوقات فراغت Time is up وقت تمام است In the nick of time سر بزنگاه  

Come round به چه معناست؟ 24 مهر 1403

Come round به چه معناست؟

‌ ‌ فعل عبارتی (phrasal verb)  Come round به معنای “تغییر عقیده دادن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Change your opinion     مثال: At first she didn’t like the idea, but she came round to our way of thinking in the end در ابتدا او از این ایده خوشش نیامد، اما […]